نهم ما سنبله 1404 خورشیدی.31 اگست 2025.ع. نوشته ها و اشعاری از: صنم عنبرین، هماطرزی، غلام فاروق آموزگار، نصیرمهرین، مسعود افشار، ضیأ بهاری، اسد روستا و لعلزاد بلوچ. همراه با مرامنامه ی خوشه و معرفی جناب ظاهر دیوانچگی
*
صنم عنبرین
هیبت الله: «سرایش
شعر عاشقانه ممنوع»
امروز خواندم که ملا هیبتالله گفته است:«سرایش شعر
عاشقانه ممنوع»به یاد غزلی افتادم که پس از سرودناش، طالبان نکتاییدار هم به سر
و گردن غزلم آویخته بودند و نوشته بودند:
«خط گلو یا
گردن را واضح بساز!»
و عدهای هم با زبان بازاری، مشتی هیچ و پوچ در موردش
کامنت گذاشته بودند. در آن لحظات، حس میکردم به سر و گردنم تجاوز میکنند.
امروز بعد از شنیدن یاوههای ملا هیبت الله، همان غزل
ناگهان در ذهنم شکوفه زد:
()()()
بوسه هایت مانده بر جا روی خط گردنم
یاد هایت رنگ ریزد بر گل پیراهنم
با شکوه عشق تو هر جا که بگذارم قدم
میشکوفد لاله از لای نفسهای تنم
بی محابا در میان چشم هایت گم شدم
خوش به حالم که برایت دل به دریا میزنم
ابر های سرخ دارد آسمان سینهام
کشف نو میخواستی از چشم های روشنم
بسترم را باز غرق آب و آتش کن عزیز!
میشوم پیراهنت جانم زلیخایت منم
از نگاه وحشى مردم گریزم سوی تو
در کنارت تك و تنها صاف و ساده يك زنم
*
مرام
خوشه
(بازنشر)
انجمن فرهنگی هامبورگ
رسانه های همگانی درجهان معاصر به
یکی ازپایه های بنیادی زنده گی تبدیل شده اند. عرصه های کاربرد فراگیر آنها در
پرتو فنا آوری معاصر به ویژه انقلاب انفورماتیک چنان دامن
گسترده است که مانند جریان هوا؛ گویی همه خلأ های روری زمین را پر کرده است .
فنآوری اطلاعات همانطوریکه شگرد های
تازه یی در شیوه ها وابزارعرصه اطلاعات ایجاد کرده ، نقش کارکردی رسانه ها را نیز
دگرگون ساخته است.
اگر از سویه های منفی کاربرد ابزاری
رسانه ها، برای بر آوردن آماج های سیری ناپذیر جوامع مصرفی که مایل به ساختن انسان
یک بعدی است بگذریم، نمی توانیم در نقش آگاهی دهنده وبیدار کنندۀ آنها که همانا
پرورش فرهنگ ونقد ارزش ها در جهت کشاندن ذهنیت های عامه به سوی پویایی اندیشه وخود
آگاهی اند، چشم بپوشیم .
با درنظر داشت این مفهوم است که
رسانه های متعهد و آزادیخواه همانند وجدان بیدارمردمان ، در راستای آماج های ملی
ومردمی ارزیابی می شود. از پایگاه چنین تعهدی ، هررسانه با تکیه برمعقولیت، حقانیت
وژرف بینی می تواند در هرشرایطی سکوت دامن گستر بی تفاوتی ها وحق ناشناسی
ها رابرهم زند وخلوت ابتذال روزمره گی های غریزی رابیاشوبد .
و اما درجامعۀ ما وحتا درجامعۀ فرهنگی ما ، سوگمندانه به نقش رسانه ها
به چشم تفنن وبی اعتنایی نگریسته می شود که درنتیجه به سویۀ
مثبت آگاهی دهنده ورسالت مند آن کم بهأ داده شده
است .
رواج چنین پنداری، بی گمان کشورما
را سالها از کاروان زمان که هزار چرخه به پیش می تازد به دورنگهداشته است. به همین
علت است که ما تاکنون مانند دیگر رشته های فن ها وهنرها ، مطبوعات ورسانه های حرفه
یی وجا افتاده نداشته ایم . رسانه های ما از سویی به دلیل گسترش بیسوادی وانحطاط
فرهنگی جامعه ، واز همه بیشتر ، در نبود نهاد های آزادیخواه ودموکرات؛ همیشه نیم
بند ونیم کاره ازآب درآمده اند . از سوی دیگر با نداشتن پشتوانۀ فرهنگی واجتماعی
وعدم درک وجایب ومسوولیت ها از سوی دست اندرکاران گره برگره افزوده است .
خوشه در پرتو ادراک یک چنین
موقعیتی، این بار در برگهای الکترنیکی انترنت به نقش رسانه یی خود نگاه میکند
وباباور ژرف به این نکته که در وضعیت کنونی خاموشی گناهی است نابخشودنی وبه ویژه
در شرایط بحران زا وفاجعه بار جامعه یی که با هزاران رشته به آن وابسته ایم ؛
جامعه یی که در حضیض انحطاط وسرخورده گی با هزاران زبان از اندیشمندان وقلمزنان
خود می طلبدکه درباره رنجها، دشواریها ، آرمان ها وانتظار های برآورده ناشده
مسؤلانه بیندیشند، بگویند وبنویسند .
بگذار خوشه در پهلوی آنانی
که دراجرای یک چنین وجیبه یی، کمر بسته اند به عنوان مفسر وزبان گویای دیگری عرض
وجود کند وبا استواری وتعهد در قبال این پیمان فرهنگی واجتماعی به پیشگاه هموطنان
بلاکشیدۀ ماروزنۀ دیگری ولوهرچند کوچک به سوی نیکی، راستی و دادخواهی باشد.
آنچه درسرلوحه دیباچۀ واژگانی خوشه بازتاب
خواهد یافت ، اعتقادبه اصل خدشه ناپذیر آزادی اندیشه وکرامت انسانی است . بربنیاد
سخن جاودانۀ مولانای بزرگ درین راستا با هزاران چراغ ممکن در جستجوی انسانیم ، در
اجتماعی که تمام مظاهر انسانی آن پامال کارنامه های ناروای مشتی دیو ودد است.
اجتماعی که هر روزه بردستها واراده های آزادی طلبانۀ آن زنجیر می بندند وبرلبان
اندیشه های آزاد آن مهر سکوت. برسرافشای بیدریغ هرناروایی وبی حرمتی برانسان
وفرهنگ انسانی آن سرزمین درنگ نخواهیم کرد وچهرۀ تجاوزکار هرانسان ستیزی را با
هزاران نقش ترسیم خواهیم کرد. درهمین راستا است که حافظۀ تاریخ را نیزاز نطر
دورنداشته به ریشه ها وپیشینه های ناهنجاری هایی که دامنگیرجامعۀ ماشد ، منطق
پیوند علل وعوامل رابه کار می برد .
اصل دیگری که خوشه بدان
باورمند است وآن رااز روشن ترین مؤلفه های روشنگری خود می شناسد؛ پژوهش ، کاوش نقد
واندیشه در بارۀ مسایل حاد جامعه ، تاریخ وفرهنگ اند . درین عرصه شورملی واحساسات
وعاطفه های انسانی را به دور از هرگونه تعصب ونادیده گرفتن دیگران با روشنایی تعقل،
منطق واستدلال، مستند سازی ، نرمش ومیانه روی گره خواهد زد.
خوشه بدون شک رسانۀ سیاسی
نیست. چرا که در آنسوی پنداشت های آن نه تهاجم وتحجرتصورات دربسته ونه تفرعن
سیاستمدارانۀ دارو دسته یی وجود دارد .ولی به درستی می داند که سیاست شتری است که
قهراً بردروازۀ هر هموطن ما خوابیده است . زیرا مسایل به هرنحوی،از همه سوبا
اربابان قدرت وتحکم در گیرند . آب وهوا، نام ونان ، آزادی وبرده گی ما با سیاست در
آمیخته اند . آیا چگونه می توان در برابر طاعون جنگ ، دهشت افگنی ، زورگویی ، تعصب
وباج خواهی، استبداد فکری ، مزدورسازی ومداخۀ مستدام وبرملای قدرت و دولت ها حتا درکوچک ترین مسایل کشوری خویش از سیاست
پرهیز کرد ؟ کجا می شود بیطرف ماند وتنها غم دانش وفرهنگ ومجردات علمی وفلسفی را
خورد؟ بیگمان در قبال چنین قضایایی خوشه نقش داوری روشنگرانه وکنکاش آسیب شناسانۀ
خویش را فراموش نتواند کرد.
شکل ساختاری خوشه برمؤلفه های فرهنگ قالب بندی
می شود .بنابرین چهرۀ فرهنگی وادبی آن همواره برجسته گی خواهد داشت. شاخص های
هویتی ما ،برداشته های فرهنگ وتمدن امروز ودیروز بنایافته، لاجرم درمعبر تندباد
های خانه براندازتهاجم ها وستیزه جویی ها در جهان امروز نمی تواند سبکسرانه وبی
تفاوت بگذرد .
فقر فرهنگی در هرشرایطی
کنده شدن ازریشه ها است که مایه مقاومت و استواری ما را در قبال حوادث سامان
بخشیده است. و امروز بیجا نیست که کارگزاران مداخله و افزون خواهی استعماری بیگانه،
بیش از همه در تلاش اند ازما تودۀ بی فرهنگی بتراشند که گویی ازدین ودنیا جز شبه
فرهنگ مغاره یی، پیشا تاریخ وایستا و دشمنکام چیز دیگری نمی شناسند. فرهنگ درمانگر
وپویا به سوی بیداری وخود آگاهی درهمه زمینه ها به رستاخیز تازه نیازمند است.
بازسازی ، رشد وگسترش ارزش های معنوی حوزۀ تمدنی ما به پویایی عرصۀ فرهنگی همراه
با بهره گیری از خرمن دانش وتفکر اندیشمندان جهان پیوند دارد . بنابرین خوشه
همواره خوشه چین خرمن زرین دستاوردهای فرهنگی انسان های اندیشمندی خواهد بود که
درین عرصه کمک کننده و رهگشا هستند . و درحالیکه مشعل فرهنگ رادر همه زمینه ها
دربرگ هایش فروزنده نگه خواهد داشت؛ از همه دست دندرکاران هنر و دانش می طلبد که
در این تلاش سترگ دستیار ما باشند.
به آرزوی آن لحظاتی که
درگرمای پردرخشش همیاری وهمدلی اندیشمندان وقلمزنان ما، نهال آماج های والای خوشه،
سرشاراز خوشه های بارور وامیدبخش باشد.
تا باد چنیبن بادا!
*
غلام فاروق آموزگار
چه کسانی ویا کدام
نهادهایی را درحادثه آدمسوزی وآتش سوزی هرات مسوول میدانید؟
در حالیکه عدم امنیت در وطن، فقر، بیکاری واز سوی دیگر بی اعتنایی، بی پروایی وسودجویی شرکتهای ترانسپورتی، غفلت دریوران،عدم کارآیی مسؤلین آتشنشانی شهرهرات وقبل از اینها اخراج اجباری هموطنان ما توسط دولتمردان ایران، همه این عوامل دست بهم دادند و به تعداد78 نفر از هموطنان مارا در راه بازگشت از ایران به کام آتش فرو بردند. اطفال، نوجوانان، جوانان و زنان وطندار ما را مثل ماهی در آتش کباب کردند.
در این حادثۀ دردناک همه افراد یک فامیل و یا بخشی از یک خانواده راهی دیار آخرت گردیدند و باز مانده هایشان را در سوگ دائمی نشاندند.
قرار گزارش سخنگوی وزارت داخله تالبان تنها دو نفر زخمی
که یکی از آنها به حال کوما و یکی دیگرشان زخم سطحی برداشته است و مابقی همه در
این حادثه دلخراش شهید شدند.
در پایان روح همه شهدا قرین مرحمت الهی و خداوند به
خانواده و بازماندگانشان صبر جمیل عطا نماید.
*
نصیرمهرین
تصاحب
اجباری زنان و دختران
کتاب "زن و اندوهنامه ی سرنوشتش در
افغانستان"، در انتظار انتشار است. تا هنگام نشر آن، نکاتی با وقفه ها در اینجا
انتشار می یابد.
از عنوان بزرگتر"روند باز تولید برتری خویی(تبعیض)
جنسیتی، تصاحب اجباری زنان و دختران":
یک
دشواری وضع
معیشتی و ازدواج اجباری
گزارش های دیگری نیز حکایت دارند که دشواری وضع معیشتی و
اقتصادی به ویژه اقشار تهیدست جامعه، ناتوان بودن خانواده های دارنده ی دختر از
پیدا کردن غذا، تعدادی را به پذیرش پیشنهاد مردانی که حتا بیشترین تفاوت سن وسال
را با دختران دارند، مجبور کرده است. این ناگزیری ناشی از دشواری اقتصادی، با تمام
نارضایتی دختران و با خونین دلی مادر و یا پدر، انجام یافته است. اجباری که در
زمان حضور طالبان، بیشتر شده است.
تداوم این وضع که اکنون با تمام شقاوت و بیرحمی ادامه
دارد، زنگ خطر گسترده را به صدا در آورده و فزونی اندوه های خانواده ها وملیون ها
انسان را در چشم انداز گذاشته است... (ادامه دارد)
*
*
یلداصبور
بسیار مهم است، لطفن نادیده نگیرید!
دوستان
گرامی، کودکان ما
به همراهی شما نیاز دارند لطفن رهایشان نکنید!
این روزها،
فقر و سختی چنان بر سفره کوچک کودکان ما سایه انداخته که چیزی جز حسرت برایشان
باقی نمانده است.
کودکانی که
باید صبح خود را با لبخند، آرامش و امید آغاز کنند، امروز با شکم گرسنه و نگاه پر
از انتظار به صنف میآیند.
نهاد
کودکان نیازمند تا دیروز میتوانست در کنار درس و آموزش، جرعهای چای و لقمهای
نان به آنان هدیه دهد، اما امروز دستهای ما خالیست و نگاه پرالتماس کودکان دل را
میلرزاند.
اگر شما
توان کمک کردن دارید، لطفن ما را یاری رسانید، تا بتوانیم صبحانه کودکان کار گر را
تهیه نماییم . برای بسیار همین کودکان این یگانه غذایی است که در یک روز دریافت می
کنند.
باور داشته
باشید که حتی کوچکترین کمک شما، چون قطرهای آب در دل کویر زندگی آنان را دگرگون
میسازد.
نان حق هر
کودک است. نگذاریم چراغ امید شان خاموش شود.
دوستان که
خواهان کمک استند، می توانند از طریق آدرس های ذیل کمک های شان را به آدرس نهاد
بفرستد.
نمبر بانكي
KINDER IN NOT e.V
Deutsche Bank Leipzig
IBAN: DE94860700240154363600 BIC ( SWIFT
.
CODE) DEUTDEDBLEG
****
آدرس ا پی
پال
https://www.paypal.me/kinderinnote
*
هما طرزی
قالیچه خاطرات
قالیچه
خاطراتم
پر از
لبخند های تست
و گوشه های
رنگین را
با یاد تو
با ظرافت
ویژه یی
طراحی کرده
ام
و بر دیوار
دلم
با میخ عشق
کوبیده ام
همه جا پر
از لبخند های تست
و همه جا
صدای عشق می نوازد ترا
با مهر و
با صولتی بزرگ!!!!
تو همیشه
بامنی
و یاد هات
درسنگ فرش های ذهنم
همیشه گویا
و پویا
و ماندگار....
هما طرزی
نیویورک 22
اوگست 2025
*
اسد روستا
خاطر ناشاد
گویا به شوق تیشه فرهاد می زند
منصور وار در ره آزادی و
قیام
در پای دار نعره ز بیداد می زند
گوشم به حرف مفت توجه نمی کند
یادِ دمی ز سیلی استاد می زند
مجنون صفت به دامن
صحرا به هر طرف
خاکی به سر ز خاطر
ناشاد می زند
بلبل صفت به کنج قفس ناله می کند
یادِ دمی ز سوسن وشمشاد
می زند
از گیر دار معرکه باکی
نمی کند
تیر نگاه به دیده جلاد می زند
آه مرا به کنج قفس بی اثر مگیر
آتش شبی به خانه صیاد می زند
اسد روستا۲۹ آگست ۲۰۲۵
*
مسعود افشار
سلام و درود حضور دوستان ورجاوند،
روز زیبای تان بخیر.
امروز در
مسیری سوار قطار بودم چند بیتی نوشتم که به مقصد رسیدم با عجله پیاده شدم و گوشی
را درجیب گذاشتم چند ساعت بعد منزل رسیدم متوجه شدم که بیت ها اشتباهاً بدون تصحیح
پست شده است
امیدوارم
با بزرگوا ی تان ببخشید.
نیامدی
یک روز بهر
سیر و تماشا نیامدی
تامرهمی
شوی بردل ما نیامدی
این روزگار
لعنتی بر ما چه ها نکرد
از بهر غصه
ها به تسلی نیامدی
برمن تمام
عمر به تلخی گذشت ولی....
لختی برای
حس شکوفا نیامدی
آبستن است
هوای خوش و ناخوشی به هم
صبح خراب
مارا یک فردا نیامدی
از رونق
زمانه گسستی برای هیچ
جور زمانکشیدی
و اما نیامدی
هرصبح در
طلوع و پگاه وقت هر غروب
چشمم به در
ماند و بیوفا نیامدی
مارا که
یاد خوش تو از سر برون نشد
شرح دل ما
خواندی فریبا نیامدی
یک عهد
محکمی دوباره به هم کنیم
شاید زبخت
بد دیگر با ما نیامدی
مسعود
افشار
۲۱ اگست ۲۰۲۵
*
*
لعلزاد بلوچ
باکتری چیست؟
ادامه خبرها – شنبه( ۸سنبله،۱۴۰۴/ ۷ ربیع
الاول،۱۴۴۷)
ازنشرات بخش صحی رادیو/تلفن خبری هموطن.
باکتری موجودی زنده، بسیار کوچک و تکسلولی است که ساختار سلولی سادهای دارد و فاقد هسته مشخص است. این میکروبها در همه جا از خاک و آب گرفته تا بدن انسان و حیوانات یافت میشوند و نقشهای بسیار متنوعی دارند؛ برخی مفیدند و به هضم غذا و تجزیه مواد مرده کمک میکنند، در حالی که برخی دیگر مضر بوده و باعث بیماری میشوند.
این جانداران که عمدتاً اندازهای در حد چند میکرون
دارند از جمله اولین جانداران پدید آمده بر روی کره زمین هستند. این جانداران ساده
از متنوعترین و مهمترین میکروارگانیسمها بهشمار میروند.
باکتریها در سطح وسیعی با جانوران، گیاهان، قارچها و
آغازیان رابطهٔ همزیستی دارند، بهطوری که بدون فعالیت آنها، حیات به شکل کنونی
بر روی زمین مختل میگردد. باکتریها نقش حیاتی در چرخههای مواد غذایی دارند و
بسیاری از مراحل این چرخهها همچون تثبیت نیتروژن از جو زمین، تجزیهٔ پروتئینها به
روش زیستی، به آنها وابسته است. باکتریهای موجود در جمعیتهای زندهٔ اطراف چشمههای
آبگرم مواد غذایی لازم برای حفظ حیات را با تبدیل مواد محلولی همچون سولفید
هیدروژن (H2S)و متان، فراهم میکنند. باکتریها به دو دستهٔ اتوتروف و
هتروتروف تقسیم میشوند. باکتریها از نظر ظاهری به سه دستهٔ کروی، میلهای و
مارپیچ تقسیم میشوند- همچنین از نظر رشد در درجه حرارت اپتیمم، به سه دستهٔ
سرمادوست، میانهدوست، گرمادوست هم تقسیم میشوند.
باکتریهای مفید
اگرچه باکتریها عموماً بهعنوان عامل فساد مواد غذایی و
بیماری شناخته میشوند، اما بسیای از باکتریها مفیدند. باکتریها در تهیه و
پردازش فراوردههای غذایی و شیمیایی و همچنین در شناسایی و استخراج معادن و
پاکسازی محیط زیست کاربرد دارند. برخی مواد خوراکی مانند ماست، پنیر، سرکه و
نوشیدنیهای الکلی و آبجو حاصل فعالیت باکتریهای تخمیرکننده هستند.
چه کسی نخستین بار باکتری را کشف کرد؟
سال اکتشاف: 1680
این اکتشاف چه میگوید؟
موجودات میکروسکوپی وجود دارند که با چشم معمولی نمیتوان
آنها را دید.
چه کسی آن را کشف کرد؟
آنتون فان لوون هوک
Anton Van Leeuwenhoek
درست همانطور که گالیله برای وسیعتر کردن افقهای دید
انسان به سیارات و ستارهها، از تلسکوپ استفاده کرد، فان لوون هوک هم از میکروسکوپ
برای آگاهی انسان از دنیای موجودات ریزی که هیچکس خواب دیدن آنها را هم نمیدید
استفاده کرد. او باکتریها، پرتوزا، سلولهای خون، اسپرم و مویرگها را کشف کرد.
کارهای او مبنای علم میکروبیولوژی (زیستشناسی موجودات ریز) و باعث مطالعه بافتهای
گیاهی گردید. او درک انسان را از سامانه گردش خون کامل نمود.
آنتون فان لوون هوک در سال ۱۶۳۲ در هالند متولد شد..
لوون هوک نزد خود به آموختن ریاضی مشغول شد. او غیر از
هالندی زبان دیگری نمیدانست بنابراین نمیتوانست مقالات علمی را که به فرانسه و
لاتین نوشته شده بود بخواند.
میکروسکوپ که از ۱۶۲۰ در هلند
وجود داشت. کریستان هیوگنس و رابرت هوک از جمله نخستین دانشمندانی بودند که از
میکروسکوپ استفاده کردند. هر دوی آنها با میکروسکوپهایی که دو عدسی داشت کار
کرده بودند.
در 1657 فان لوون هوک به درون میکروسکوپ خود نگریست و
مجذوب آنچه میدید گردید او این میکروسکوپ را اصلاح کرد و از عدسیهای با انحنای
بالا استفاده کرد تا بزرگنمایی و وضوح را به حداکثر برساند.
در ۱۶۷۳ فان لوون
هوک میکروسکوپی با قدرت ۲۷۰ برابر
بزرگنمایی درست کرد که میتوانست اشیایی را با ضخامت یک، یک میلیونیم متر ((؟؟؟))
مشاهده کند.
مطالعات او منجر به اکتشافات بزرگی شد. او دستهای از
باکتریها را در آب مشاهده کرد. او توانست موجودات ریزی را که با چشم غیرمسلح
دیدنی نبود ببیند.
--------
Nuclear medicine
نیوکلیر میدیسن یک عمل تشخیص وتداوی تخصصی با کاربرد
مقدار کمی از رادیو اکتیف به نام radiotracersمیباشد که تصویر ارګان های بدن را برجسته تر نشان میدهد
وبرخلاف اکسری و ایم آر آی فعالیت ارګان ها وبافت هارا نشان میدهد.
Radiotracers یا دربدن
تزریق میشود یا ازراه دهن خورانده میشوند ویا هم ازطریق تنفسی وبعدا کامره های
دقیق فعالیت ازګان ها وبافت های مربوطه را باتصویر به وضوح نشان میدهند.
کمپیوتر ها ازطریق تصویرهای دو بعدی وسه بعدی فعالیت
وچګونګی ارګان مورد نظررا به خوبی تثبیت میکنند!
*
واسع بهادری
آشنایی
با فعالان رسانه یی و اجتماعی
ظاهر دیوانچگی
(مسؤول
کانون فرهنگی افغانهای شهر شتراسبورگ فرانسه)
از چپ: دیوانچگی، پروفیسردکتر ولی احمدی، شبگیر پولادیان، سید امیرمیری ازکانون فرهنگی افغانهای شهر استراسبورگ ونصیرمهرین
جناب میری، دست های گل را به مهمان ها سپرد.
یادآوری: سعی و کوشش های جناب ظاهر دیوانچگی، ابعاد و گسترده گی بسیاری دارد. در اینجا فشرده شرح حال ایشان از نظر می
گذرد. در شماره های آینده طی مصاحبه ها و نوشته های بیشتر از این عزیزگرانمایه و سایر اعضای کانون فرهنگی معلومات بیشتری را
انتشار خواهیم داد.
دیوانچگی، زنده یادسید حسین ازبزرگان استراسبورگ ونصیرمهرین
(محفل ناصر خسرو بلخی)
ظاهر دیوانچگی زاده ی دهکده دیوانچه نزدیک به شهر هرات، در یک خانواده سیاسی و فرهنگی پرورش یافته است. بکلوریا را از لیسه جامی اخذ نموده، لیسه ایکه پیش از کودتای هفت ثور مرکز کشمش ها ی سیاسی- اجتماعی و فرهنگی بوده است. جهت ادامه تحصیل پیش از کودتای هفت ثور همراه با یکی از رفیقان کودکی اش، راهی اروپا میشود.
ظاهر فرید( آوازخوان)، دیوانچگی و امید صمیم (آواز خوان)
سفرش همزمان با تلاطمات سیاسی- اجتماعی کشور است. که در زمان حاکمیت خلق و پرچم دو برادر و چندین رفیق نزدیک را از دست میدهد. دیوانچه بمباران میشود و در آتش خشونت، آرمان بر گشت اش به دهکده به خاکستر مبدل میشود. سر انجام پس از یکسال سفر، در فرانسه در شهر استراسبورگ ماندگار میشود.
دیوانچگی، بانوباربارا خبرنگار کانال "آرته" و بانو ریم ویلون نواز
به دشواری کار میکند. همزمان فعالیت سیاسی – مدنی را به پیش میبرد و همین گونه به تحصیل خود ادامه میدهد. ماستری در جامعه شناسی و چند سال پس از آن دیپلم دولتی را در زمینه ی خدمات اجتماعی اخذ میکند. با کانون ها، پناه جویان و انسان های نیازمند کار میکند، تا آنجا که تجربه در ورطه کار و خدمات اجتماعی کسب میکند. درین رهگذر کار ترجمه و یا باز گردان از زبان فرانسه به فارسی و از فارسی به فرانسوی را نیز ادامه میدهد. کتاب « کی فریاد های ما را خواهد شنید » ، نوشته ی یک دخت جوان مرسل سیاس در مورد رنج و فریاد زنان، را به فرانسوی ترجمه می کند. برای مجله ی فرانسوی زبان * نیز متن های در رابط به افغانستان میفرستد. علاقه و دلبستگی به تتاتر دارد.
از راست: دیوانچگی با سه تن از برادرانش، زنده یاد قاضی امان الله، عبدالغنی احمدی و هدایت کیانا، برادرزاده اش زند ه یاد یاسر صارم، نیما و شاهین؛ پسران ظاهر دیوانچگی.
در چندین
نمایشنامه متعهد در شهر استراسبورگ نقش ایفا میکند و درین راستا چند دوره ای
آموزشی را در شهر پاریس را سپری میکند.
علاقه ی وافری به موسیقی دارد، بویژه به موسیقی احمد ظاهر ! تا حال چندین متن
در مورد احمد ظاهر به فارسی و فرانسه نوشته است بی عدالتی های اجتماعی، جنگ،
خشونت، زندگی دشوار خانواده ها، زن ستیزی و خیلی دیگر از ناهنجاری های جامعه از دغدغه
های زندگی اش شده اند. دو پسر دارد که از حساسیت های سیاسی -اجتماعی پدر خود الهام
گرفته اند.
در پهلوی دیگران بنیان گذار چندین کانون فرهنگی- سیاسی و اجتماعی بوده است. در
چندین بنیاد فرهنگی فعالیت دارد.
هم اکنون مسئول کانون فرهنگی افغان های شهر استراسبورگ و معاون رییس اینجو -
افرن می باشد: کمیته دوستی افعانستان ـ فرانسه که در ساحه آموزش و پرورش فعالیت
دارد.
*Les nouvelles d’Afghanistan
نظرات
ارسال یک نظر