خوشه
چهارم
ماه اسد سال 1404 خورشیدی/ 26 جولای 2025
چند نوشته در بارۀ غزه ومطالب دیگر
***
نصیرمهرین
خاموشی گناه است
آنچه در غزه ی فلسطین می گذرد، حکایت دردآمیزی است از جنایات اسرائیل در برابر مردم غزه. جنایتکاران اسرائیلی که بربنیاد پیش زمینه های مساعد وهمیشه گی، توانسته اند، رئیس جمهورامریکا، انسانی بیگانه با اندک احساس انسانی را نیز بیشتر زیر تأثیر بیاورند، با تمام قساوت وبیرحمی هتلر گونه، قصد نابودی جمعیت انبوه را دارند.
ده ها هزار کودک با تصمیم جنایتکاران اسرائیلی از گرسنه گی و یا در اثر بمباران های طیاره های اسرائیلی و تانک های آنها جان داده اند.
ده ها هزار کودک، پیر وجوان دسترسی به آب واندک غذا را ندارند.
ده ها هزار انسان زیسته با رنج و آشنا با جنایات اسرائیل، اکنون در معرض مرگ جمعی به سر می برند.
در غزه، چهره ی نسل کشی از راه گرسنه نگهداشتن مردم و حتی یورش وحشیانه بردن به نهادهای امداد رسان، ادامــــــــــــــــه دارد.
چنین رویدادی غم آفرین، نهادهای جهانی، مدعیان کاذب دموکراسی و حقوق بشر را نیزمعرفی می کند. بدون گمان، چنین رویدادی، بذر کینه ونفرت در سینه های ملیون ها انسان می نشاند.
چنین رویدادی، رهبران زبون، مزدور صفت وخاموش عربی را که در فساد و مزدور منشی شهرت دارند، نیز منفورتر معرفی می کند.
دقیق آنچه در افغانستان از سوی ستمگران جاهل و مفت خوار طالب در حق اکثریت عظیم مردم اعمال می شود. این رویداد ها و روی آوردن به انسان کشی از راه تحمیل گرسنه گی و ربودن آب و نان انسانها، شایسته ی اعتراض است.
هر گونه خوی گرفتن به بی تفاوتی، خاموشی ومشغولیت های روزمره گی بی حاصل، سزاوار اعتراض است. گمانی نیست که اعتراض و به ویژه اعتراض جمعی، همصدای وهمگامی های میسر، در برابرجنایات اسرائیل وطالبان، همچنان مظالم جمهوری اسلامی ایران در برابر مهاجران مظلوم افغانستان؛ نمی تواند بی نتیجه بماند.
یادداشت های غــــزه 98
این گزارش از لموند دپلوماتیک- فارسی گرفته شده است
«همه آنچه
که در غزه و کرانه باختری رود اردن می گذرد، برای کسب سود است»
شنبه ۲ ژوییه ۲۰۲۵
ترجمه از فرانسه شهباز
نخعی
Journal de bord de Gaza
Rami Abou Jamous
Préface de Leïla Shahid
Présentation de Pierre Prier
Éditions Libertalia, collection Orient XXI
29 novembre 2024
272 pages
18 euros
Commander en ligne : Librairie
Libertalia
شنبه ۲ ژوییه ۲۰۲۵
رامی ابو جاموس یادداشت های روزانه خود را
برای «اوریان ۲۱» می نویسد.
او که بنیانگذار «غزه پرس» - دفتری که در ترجمه و کارهای دیگر به روزنامه نگاران
غربی کمک می کند- است، ناگزیر شده با همسر و پسر دو سال و نیمه اش ولید، آپارتمان
خود در شهر غزه را تحت فشار ارتش اسرائیل ترک نماید. پس از پناه بردن به رفح، رامی
و خانواده اش مجبور شدند مانند بسیاری از خانواده ها که در این منطقه فقیر و
پرجمعیت گیر افتاده بودند، مجددا به تبعید داخلی خود ادامه دهند.. او رویداد های
روزانه خود را در این فضا برای انتشار در «اوریان ۲۱» می نویسد.
رامی برای
این گزارشهای محلی، جایزه مطبوعات نوشتاری و جایزه
Ouest-France را در کادر
جایزه Bayeux برای
خبرنگاران جنگ دریافت کرد. این فضا از ۲۸ فوریه ۲۰۲۴ به او
اختصاص یافته است.
دوم ژوییه، ائتلاف کنونی
حاکم بر اسرائیل، از پذیرش لایحه قانونی ای که نوار غزه را «از نظر بازرگانی دشمن»
به حساب می آورد، خودداری کرد. این در حالی است که همین ائتلاف بی وقفه می گوید که
غزه منطقه ای دشمن و خطرناک است و نباید به جنگ با آن پایان داد. باید آن را تخریب
کرد، حماس را ازبین برد و در نهایت همه ساکنان آن را اخراج کرد. اما، وقتی که پای
کسب و کار درمیان است موضوع فرق می کند. این نمایشی کامل از روحیه استعمارگری است
اما اشغالگری اسرائیل ویژگی های خاص خود را هم دارد.
اسرائیل تنها اشغالگر
دنیا است که از کار خود پول به دست می آورد. این امر منحصر به دیروز و امروز نیست.
به عنوان نمونه، ماهیگیران غزه فقط مجازند که به اندازه ۵.۵ کیلومتر یا در بهترین
حالت کمی بیش از ۱۱ کیلومتر از ساحل دور شوند. این درحالی است که ماهیگیران اسرائیلی می توانند
تا بیش از ۳۸ کیلومتر فاصله از ساحل غزه صید نموده، بهترین ماهی ها را بگیرند و به بهترین
قیمت بفروشند.
پرداخت پول برای تخریب خانه ها
هرچه که در غزه و کرانه
باختری رود اردن می گذرد برای کسب سود است. روزنامه اسرائیلی هاآرتض اخیرا افشاء
کرده که موسسه های بخش خصوصی اسرائیل توسط ارتش اسرائیل مأموریت یافته اند که خانه
ها را با مواد منفجره و بولدوزر تخریب نموده و حدود ۵ هزار شِکِل (حدود ۱۳۰۰ یورو) برای هر خانه
دریافت نمایند (۱).
به این خاطر است که ناظر
تخریب کامل در همه مناطق؛ شمال، رفح و شرق هستیم. این موسسه ها هرچه بیشتر تخریب
کنند، بیشتر پول به دست می آورند. فزون براین از حمل و تخلیه نخاله های ساختمانی و
بازیافت مواد اولیه آنها هم کسب درآمد می کنند. در برخی از نقاط زمین برای انجام
عملیات بعدی تسطیح می شود . نمونه آن تل السلطان در نزدیکی رفح است که در آن زمین
مسطح بزرگی ایجاد شده که که قبلا محل خانه ها بوده است. یکی از مراکز «توزیع کمک
انسانی» که ارتش اشغالگر در آن فلسطینی ها را کشتار می کند، در همین زمین ها قرار
دارد.
در کرانه باختری رود
اردن، کسب و کار بی تی پی (BTP) (ساختمان و کارهای دولتی) و معدن سنگ پر رونق است. از این معادن سنگی استخراج
می شود که امروز اجبارا نمای ساختمان های بیت المقدس از آن ساخته می شود. می توان
گفت که این سنگ ارزش طلا را دارد. فلسطینی ها با آن که مالک زمین های معدن این سنگ
هستند، نمی توانند از آنها بهره برداری نمایند چون باید از دولت اسرائیل مجوز بهره
برداری بگیرند و چنین مجوزی برایشان صادر نمی شود و معادن توسط شهرک های یهودی
نشین مصادره و به وسیله شرکت های خصوصی یا گاه بین المللی بهره برداری می شود. این
شیوه ای است که در بیت المقدس و نقاط دیگر برای تخریب یا ضبط خانه های فلسطینی ها،
که بدون مجوز ساخته شده، به کار می رود.
«ما برای آبی که مال خودمان است
پول می پردازیم»
در کرانه باختری رود
اردن، همین وضع برای آب هم وجود دارد. آب مال ما است، در زمین ما است، اما حق
استفاده از آن را نداریم. آبی که توسط یک شرکت خصوصی از سفره های آبی استخراج می
شود، در شهرک های یهودی نشین رایگان توزیع می گردد ولی به تشکیلات خودگردان فلسطین
فروخته می شود. ما بابت آبی که مال خودمان است پول می پردازیم.
به موضوع شهرک های یهودی
نشین بازگردیم. آنها به وسیله کارگرهای فلسطینی ای ساخته می شوند که چاره ای جز
کارکردن برای اشغالگر ندارند چون باید معاش خانواده های خود را تأمین نمایند. این
یک نیروی کار ارزان است. نه فقط دستمزد آنها کمتر از کارگران اسرائیلی است، بلکه
کارفرماها پولی نیز برای مزایای اجتماعی آنها نمی پردازند. همچنین، بیشتر وقت ها،
عده ای از فلسطینی هایی که در اسرائیل اجازه کار ندارند، سیاه کار می کنند.
سلطه اقتصادی اسرائیل بر
سرزمین های فلسطینی با توافق های پاریس (۱۹۹۴)
انجام شد که جنبه اقتصادی توافق های اسلو بود. هر کالایی
به مقصد کرانه باختری رود اردن یا غزه باید از اسرائیل بگذرد که از آن حقوق گمرکی
دریافت می کند. به طور اصولی، این حقوق گمرکی باید هر سال به تشکیلات خودگردان
فلسطین پرداخت گردد ولی ۱۰ سال است که حکومت
اسرائیل این پول ها را به بهانه های مختلف ضبط کرده است. از جمله این بهانه ها این
است که از این پول ها برای پرداخت مستمری به خانواده شهداء و زندانی های فلسطینی
استفاده می شود. اسرائیل این کار را «عمل تروریستی» و پرداخت یارانه به کسانی می
داند که توسط خودش کشته یا زندانی شده اند.
اما، سلطه اسرائیل غالبا
از مبدأ اِعمال می شود. اگر یک بازرگان فلسطینی بخواهد کالاهایی را مستقیما از
خارج وارد کند، آنقدر چوب لای چرخش گذاشته می شود تا ترجیح دهد کالا را از اسرائیل
وارد کند، یعنی به یک واردکننده اسرائیلی رجوع می کند و این کار برایش هزینه زیادی
دربر دارد. کالا به فرودگاه تل- آویو یا بندر اشدود می رسد و بعد واردکننده
اسرائیلی آن را با کامیون به مناطق فلسطینی می فرستد.
سلاح های «آزمایش شده در میدان»
جنبه دیگری از کسب و کار
اشغالگر، سودی است که از تعرض علیه فلسطینی ها به دست می آورد. از کشتارها به
عنوان ابزاری برای فروش سلاح و فناوری ها به کشورهای خارجی استفاده می شود. در
نمایشگاه های بین المللی تجهیزات نظامی، محصولات اسرائیلی به عنوان «آزمایش شده در
میدان» عرضه می شود. معنی این کار این است که سلاح ها کارآمدی خود را با کشتن عده
زیادی فلسطینی نشان داده و فناوری های پیشرفته، ابزارهای شنود و شناسایی، هوش
مصنوعی و غیره مزیتی انکارناپذیر دارند و این امری است که در دنیای کنونی مایه اعتبار
اسرائیل می شود.
به طور معمول، از نظر
تاریخی اشغال یک سرزمین و استعمار آن برای اشغالگر هزینه هایی دربر دارد که حداقل
آن هزینه های نظامی است، ولی برای اسرائیل اشغالگری منبع کسب منافع متعدد است.
زرادخانه سلاح هایش به طور مرتب توسط ایالات متحده تجدید و جایگزین می شود.
اتحادیه اروپا هم هزینه های زیرساخت های مناطق اشغالی را تأمین می کند و پس از هر
کارزار تخریب، آنها را بازسازی می نماید. مواد و مصالح لازم برای این بازسازی ها
از اسرائیل تأمین می شود. اسرائیلی ها ما را با سلاح های غربی می کشند و نابود می
کنند و به «غرب» هم مواد لازم برای ترمیم تخریب هایشان را می فروشند.
به این دلایل است که
راست افراطی اسرائیل لایحه قانونی پیشنهادی منع مناسبات بازرگانی با غزه را رد
کرده است. غزه محل خوبی برای کسب و کار و پول درآوردن است و اگر بخشی از آن به
اسرائیل الحاق شده و شهرک های یهودی نشین در آن برپا شود، چشم انداز رونق کسب و
کار بیشتر می شود.
نمونه های زیاد دیگری هم
وجود دارد. نمونه ای که به یاد می آورم را نقل می کنم. اگر کشوری بخواهد دست به
تجربه ای نظامی در اقیانوس بزند، همه دنیا علیه آن بسیج می شوند چون اقیانوس
دارایی مشترک همه انسان ها است و باید از ثروت های آبی محافظت شود. همه برای نجات
ماهی ها بسیج می شوند. اما زمانی که موضوع برسر ما فلسطینی ها است، به ما حتی به
اندازه ماهی ها هم توجه نمی شود. ما فقط موش های آزمایشگاهی برای آزمایش سلاح ها
هستیم.
*
رحیم شنسب
فلسطین، منطقه و جهان
نقشه هایکه باز گو کنندهء پلانهای آیندهء منطقه است
جنگ سوم جهانی همین حالا در جریان است
نقشه های سیاسی شرقمیانه ،
از نقشهء سایکس- پیکو
نقشهء برناردلوئیس تا نقشهء نتانیاهو
========================
۱- نقشهء سایکس- پیکو
توافقی سری میان بریتانیا و فرانسه بود که در سال ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول
وبا رضایت روسیه برای تقسیم منعقد شد.این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق،
لبنان اردن و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت
کنترل ترکهای عثمانی بودند.این توافقنامه نامش را از سایکس بریتانیایی و
فرانسوا ژرژ پیکو فرانسوی افسران ارشد امضاء کنندهء آن
توافق نامه گرفتهاست
که پیش از شکست
امپراتوری عثمانی انجام پذیرفته بود
.
موقعیت کنونی کشورهای شرقمیانه همان سرحداتی است که
در توافق نامه پیش بینی شده بود
۲- - نقشهء برنارد لوئیس :
مورخی آمریکایی انگلیسی است که حوزه تخصصیاش شرقشناسی ،
تاریخ اسلام و تعاملات میان اسلام و غرب میباشد.
یکی از مشهورترین نظریات لوئیس موضوع برخورد تمدن ها است
که با تجزیهء
کشور های ایران ، عراق ،سوریه ،لبنان ،ترکیه ،عربستان
شرقمیانهء جدیدی متشکل
از کشور های خواهد بود که دیگر توان تبدیل شدن به تهدید
برای امنیت ملی و
منافع منطقوی امریکا را نخواهد داشت و به موازنهء یکدیگر
مشغول خواهند بود
۳- نقشهء نیتانیاهو
:
این جلاد قرن بیست ویک ، قدمی بیشتر از برناردلوئیس
برداشته که آنر در نقشهء
مرتبهء او می بینید ، در نقشهء سری دیگری تجزیه ء مصر
،لیبیا ،الجزایر ،مناطق
بیشتری از ترکیه ،عربستان سعودی ،سوریه ،لبنان ، ایران
تا آسیای میانه را در بر
می گیرد .
.
در اصل
اسرائیل یک پیش قراول، آلهء دست ویا پیش مرگهء غرب و امریکاست تا
هژمونی امریکا در منطقه حفظ شود امنیت راه های بری وبحری
تجارتی ،ممانعت
از تسلط چین ومهمتر از همه هر قطره نفت و هر پیمانه
گازشرقمیانه
یعنی تولید ( دالر) است ، و تا دالر در جهان تسلط دارد
امریکا در جهان تسلط
خواهد داشت.
دراین نقشه ها آیندهء محتمل و پلان شده ء کشور ما
افغانستان را هم ملاحظه کنید
آوردن طالبان پلان بسیار سنجیده ء شدهء امریکا است که
انکشافات بعدی آن
به آهستگی درجریان است و اجرائی خواهد شد ولی یکعده کوتا
فکر به این دل خوش
می کنند و شعار میدهند که طالب آمنیت آورده در وطن قرار
به قراریست
( ای کاش چنین
می بود )
ولی آنچه امروز در غزه می گذرد
:
تعقیب وقایع غزه و دیدن ویدئوهای رقت بار احوال مردم ،
خصوصأ زنان و
کودکان ،مرگ و میر ناشی از بمبارمان ها و اکثرأ گرسنگی و
قحطی غیر قابل
تحمل است .جهان ، کشور های اسلامی وخصوصأ عرب های اطراف
این منطقه
فقط این سیاه ترین و غمناک ترین حادثه تاریخ را نظاره می
کنند .
یهودی ها در جهان ۱۵ ملیون نفر اند که ۷ ملیون آن در سرزمین های
اشغالی فلسطین ( اسرائیل ) زندگی می کنند . ۲۳ کشور عربی با وسعت
بیشتر از ۱۳ ملیون کیلومتر مربع و با نفوس بیشتر از ۵۳۹ ملیون نفر هیچ
اقدامی که نمی کنند بلکه کمک های وسیعی به اسرائیل نموده
و
می نمایند که تفصیل آن دراینجا گنجایش ندارد .
یک تحلیل گر گفته بود که اگر این ۵۳۹ ملیون عرب یک ( تف) آب دهن
به اسرائیل پرتاب کنند ، این کشور غرق خواهدشد
به اساس توضیحات سطور بالا پروژهء تجزیه ء کشور های عربی
و اسلامی دیر و یا زود به سراغ شان خواهد آمد که آمدنیست .
اگر نوشته ها و مستندات منابع داخل اسرائیل یعنی
معتبرترین
نشریهء ( آ هارتص) درهمین چند ر وز ملاحظ شود چنین می
نگذارد :
۱- به اساس مطالعات تحلیلی دانشگاه بن گورین کشته شدگان
در غزه ۵۸ هزار نفر نه ، بلکه با فوت شدگان بعدی ناشی
از مصدوم
و مجروح شدن ،مریضان تداوی نشده ، زیر انبار و آوار قرار
گرفتگان ،
و مفقودین به ۳۷۷ هزار نفر بالغ می شوند .
۲- همین نشریه ء اسرائیلی می نویسد که هدف جنگ نتانیاهو و
حکومت
اسرائیل رهائی گروگان ها و یا محو حماس نیست بلکه هدف
جدی محو
فلسطین و خارج ساختن تا آخرین فرد شان از سرزمین غزه و
الحاق آن جا
به قلمرو اسرائیل است
.
بعد وقوع توفان الاقصی و حملهء حماس روز ۷ اکتوبر ۲۰۲۳ من دریک
مقالهء به اساس تجاربی از منطقه نوشته بودم که ۷ اکتوبر بزرگتر و
ابعاد و سیعتر و عواقب بسیار ناگوارتری نسبت به حادثه ۱۱ سپتمبر
در امریکاست وشما حوادث و اتفاقات بزرگی را در منطقه
خواهید دید
چناچه دیدیم و بیشتر هم خواهیم دید .بهر صورت پلانهای
تجزیهء
مناطق از سال ۱۹۱۵ تاکنون مرحله به مرحله در دست اجراء است
و این روند دنباله دارد
.
Rahim Shansab
Dallas 22/7/2025
این نقشه ها باز گو کنندهء پلانهای آیندهء منطقه است
نبیله فانی
یا من و پشک: آخرین
نفسها در زمستان غزه
دوستان نهایت عزیز این داستان را در وقت آتشبس و حملهی
دوباره و ناگهانی اسرائیل بر غزه نوشته ام. سپاسگزارم که میخوانید.
یا من و پشک: آخرین نفسها در زمستان غزه
صدای خفیف اذان از میان خرابهها شنیده میشد. خورشید،
آرام از پشت دیوارهای شکسته بالا میآمد و بر شهرِ زخمی، نوری خاکستری میپاشید.
آتشبس اعلام شده بود؛ بعد از سالها جنگ، بمبارد، موشک و خون. شهر خاموش شده بود،
اما نه آسوده. هنوز بوی باروت در هوای ساکت غزه شناور بود، هنوز آوارها از تن خود
جنازههایی بیرون میزدند، و هنوز چشمهایی پر از ترس، از روزنههای تاریک به
بیرون مینگریستند.
در گوشهای از این شهر، خانهای نیمهویران مأمن زنی
جوان با سه فرزندش بود: پسرکی دهساله، دختری ششساله و یامنِ چهارساله. پدر یامن،
ماهها پیش در یکی از همین حملات هوایی، در حالیکه برای یافتن تکه نانی از خانه
بیرون شده بود، شهید شد. مادر از آن روز دیگر نخندید. او با تکه نانی، قطره آبی، و
تپش قلبی خسته، این کودکان را زنده نگه داشته بود. تنها اشک میریخت، تنها نجوا میکرد
و شبها کودکانش را در آغوش میکشید و برایشان قصههای ساختگی میگفت؛ قصههایی
پر از خورشید، بازی، و باباهایی که از در برمیگشتند.
یامن، با پشک خاکستری کوچکش انس عجیبی داشت. پشک، در آن
شبهای تار و پر از صدای موشک، کنار او میخوابید، برایش خرخر میکرد و با زبانش
گونهاش را نوازش میداد. پشک نه غذا میخواست، نه نوازش؛ تنها مانده بود، با
کودکی که برایش جان داده بود.
آن شب، برخلاف شبهای پیش، ساکت بود. نفسها آرام بودند
و خواب، بر چشمهای بیتاب فرود آمد. یامن با پشکش در آغوش مادر خفت، خواهر و
برادرش نیز کنارشان بودند. پشک روی سینهاش جمع شده بود. انگار همهچیز رو به
آرامی میرفت...
اما غزه هرگز تا صبح آرام نمیماند.
در دل شب، ناگهان صدای مهیبی در فضا پیچید. انفجاری
سهمگین، دیوارها را فرو ریخت، آوارها چون سیل بر سر خوابرفتهها فرو آمدند. و
سکوت، جایگزین شد با خاک و خاموشی مطلق.
از زیر آوار، نوری نمیتابید. همهچیز زیر تلی از خاک،
آهن و بوی خون دفن شده بود. سکوتی سنگین فضا را دربر گرفته بود، گویی زندگی برای
همیشه از آن خانه رخت بربسته است.
اما اندکی بعد، از شکافی میان سنگ و سیمان، بارقهای
کمرنگ از نور آفتاب خزید و بر چهرهای پر از گرد و خون افتاد—چهرهی یامن. او، در
گوشهای از خانه، نیمهجان و بیرمق، از زیر آوار بیرون مانده بود. کنار او، پشکش
زخمی و خاکآلود، بیحرکت افتاده بود، اما هنوز زنده… هنوز وفادار.
یامن چشمانش را باز کرد. گریه نکرد. صدا نداشت، اشک
نداشت. فقط نگاه کرد؛ به دیوارهای شکسته، به سکوت، به چشمهای پشک.
روزها یکی پس از دیگری گذشتند. بیآب، بینان، بیفریاد
نجات.
هیچ دستی برای کمک نیامد، هیچ صدایی نامش را نخواند.
فقط آفتابی سرد بر تن بیرمقش تابید، و شبهایی که مثل
مرگ، آهسته و خاموش روی تن کوچکش خزیدند.
هر شب، نفسهای یخزدهی یامن، به بخار کوچکی روی گونههای
خاکآلودش تبدیل میشد.
لبهایش خشک، پوستش کبود، بدنش لاغرتر از همیشه.
اما هنوز زنده بود.
زنده، با امیدی کودکانه، و چشمانی که به آسمان دوخته
شده بودند.
پشک، با شکم گرسنه و زخمهای خشکیده، لحظهای از کنار
او نرفت. گاهی با زبانش صورت خاکی یامن را میلیسید، گاهی خودش را روی شکم کودک میانداخت
تا شاید گرمایی به او بدهد.
و در یکی از همان شبهای بیپایان، یامن چشمهایش را
نیمهباز کرد و لبهای ترکخوردهاش را به سختی تکان داد.
صدایش آرام بود، ولی انگار دنیا را تکان میداد:
«اگر
من مردم، مرا نخور…
تو دوست من استی.
من میرم پیش خدا.
به او شکایت میکنم…
که چرا هیچکس نیامد…
که چرا ما تنها ماندیم.
میگم که همه ما را فراموش کردند.
تو هم نبخش…
من برای خدا میگویم برای تو غذا بفرسته.»
و همان شب، بیآنکه نوری بتابد،
بیآنکه کسی بفهمد،
یامن رفت.
بیصدا و بیکفن، در دل خاک.
و پشکی که هنوز زنده بود، کنار جسد کوچکش ماند.
چشمانش را نبست و خیره به تاریکی نفس میکشید…
تا زمانی که دیگر نیازی به نفس نبود.
در اطراف این سرزمین، در شهرهای نور و نغمه،
میهمانیها گرم بود.
رقصها ادامه داشت، و پولها بر سر رقاصهها و
آوازخوانان پاشیده میشد.
در صفهای طویل حج و عمره، انسانها برای بخشش گناهان
نادیده، دعا میخواندند.
و فخر میفروختند که با مصرف مقدار گزاف پول، حالا یک
سر و گردن از دیگران بلندترند و لقبی نو بهنام "حاجی" خریدهاند.
و سیاستمداران و قلمبدستان، از زبان و نژاد و قوم
نعره میزدند،
و برادر، برادر خود را به پرتگاه مرگ میکشاند.
در کشوری دیگر، حاکمیتی مستبد، ملتی را به جان ملتی
دیگر میانداخت—
تنها برای قدرت.
و امنیت و سکون، همچنان اسیر بازیهای زبان و نژاد بود.
و به این ترتیب در دل تاریکترین کوچهی غزه،
کودکی رفت،
و پشکی،
هنوز وفادار مانده بود.
و بعد…
پلکهایش آهسته افتادند.
نفسهایش خاموش شدند.
و سکوت، سنگینتر از هر زمان، بر خرابههای غزه نشست.
چند روز بعد، امدادگران هنگام جستوجو در میان ویرانهها،
پیکر کوچکی را یافتند؛
کودکی با موهایی آغشته به خاک، چهرهای بیحرکت، با رد
اشکی خشکشده بر گونهاش...
و پشکی لاغر، که هنوز در کنار او دراز کشیده بود—
هر دو در خواب ابدی
و رها از دنیایی که گویی سالها،
سنگینیاش را بر شانههای کوچکشان انداخته بود...
و شاید جایی، فرشتهای،
نام یامن را آهسته زمزمه کرد،
و در دفتر زمان نوشت:
کودکی که رفت، ولی دنیا را با سکوتش محکوم کرد.
پایان
*
غلام فاروق
سروش
جنایت ونسل کشی در غزه
ک
جنایت ونسل کشی در غزه موضوعی بسیار حساس،
پیچیده و مهم سیاسی است که در سالهای اخیر، بهویژه از اکتبر ۲۰۲۳ به بعد توجه جهانی را به
خود جلب کرده است. طبق کنوانسیون سازمان ملل (۱۹۴۸)، نسلکشی به هرگونه
اقدامی گفته می شود که با قصد نابودی تمام یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا
مذهبی انجام می شود؛ مانند: -کشتار اعضای گروه. - آسیب شدید جسمی یا روانی به اعضای گروه. - تحمیل شرایطی برای نابودی
تدریجی گروه. -ممانعت از تولد در درون گروه. -انتقال اجباری کودکان به
گروهی دیگر. پس از حمله حماس به اسرائیل از اکتبر ۲۰۲۳ به این سو ،ارتش اسرائیل
تهاجم وسیع وگسترده ای رابه غزه آغاز کرد ه که تا حال جریان دارد. این تهاجم منجر
به مرگ دهها هزار فلسطینی، عمدتاً مردم غیرنظامی به شمول مردان ، زنان واطفال شده
است. بسیاری از زیرساختهای حیاتی (بیمارستانها، مدارس، منابع آب و برق) غزه
نابود شدهاند. بسیاری از نهادها، کارشناسان حقوق بشر و کشورهای مختلف، اقدامات
اسرائیل را بنا بر دلایل زیر نسلکشی یا جنایت علیه بشریت توصیف کردهاند،.
- هدف
قرار دادن غیرنظامیان به صورت گسترده. - محاصره کامل (آب، غذا، دارو، سوخت). -اظهارات برخی مقامات اسرائیلی
که حاکی از نیت نسلکشی تفسیر شده است. - آوارگی بیش از ۱.۵ میلیون نفر.
در
ژانویه ۲۰۲۴، آفریقای جنوبی شکایتی
رسمی به ICJ علیه اسرائیل ارائه کرد و مدعی شد که اسرائیل مرتکب نسلکشی در
غزه شده است. دیوان بینالمللی تاکنون دستوراتی موقت به اسرائیل داده است تا
اقدامات لازم برای جلوگیری از نسلکشی انجام دهد، اما تاهنوز هنوز حکم نهایی در
مورد وقوع نسلکشی صادر نکرده است. سازمان ملل، صلیب سرخ، و بسیاری از نهادهای حقوق بشری بارها
درباره وضعیت انسانی در غزه هشدار دادهاند هم چنان بسیاری از کشورها خواهان آتشبس
فوری شدهاند. افکار عمومی جهانی، بهویژه در کشورهای اسلامی و برخی جوامع
غربی، به شدت از اسرائیل انتقاد کردهاند. بسیاری از کارشناسان
معتقدند که شواهد موجود میتواند با معیارهای نسلکشی تطابق داشته باشد، یا حداقل
شامل جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت.اما دولت کودک کش اسرائیل هیچ نوع اعتناهی به
حقوق بشروخواست های مردم غزه نکرده وبه محاصره اقتصادی ،جنایت وآدم کشی خویش ادامه
داده لکه ننگی بر پیشانی خویش
*حک
استقبال شوکه کننده رئیس جمهور تونس با تصاویر کودکان گرسنه غزه از مشاور ترامپ
فیلم رئیس جمهور تونس در دیدار با مشاور ترامپ
ضمن نشان دادن تصاویر کودکان گرسنه غزه در نتیجه محاصره این باریکه از سوی اسرائیل
گفت آنچه در غزه رخ میدهد کشتار است و نمیتوان در برابر آن سکوت کرد.
به گزارش ایسنا، «قیس سعید» رئیس جمهور تونس در دیدار با «مسعد
بولس» مشاور ارشد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در امور کشورهای عربی، غرب
آسیا و آفریقا در کاخ ریاست جمهوری قرطاج در تونس تصاویر کودکان گرسنه نوار غزه را
به وی نشان داد. دفتر ریاست جمهوری تونس
در صفحه فیسبوک خود ویدیویی را منتشر کرد که در آن سعید در حالی که ایستاده از
بولس استقبال کرده و سپس تصویر کودکان گرسنه غزه را به او نشان میدهد که در یکی
از آنها کودکی گریان با قاشقی شن از بشقاب میخورد. سعید گفت من
معتقدم این تصاویر را به خوبی میشناسید. کودکی گریان در فلسطین اشغالی شن میخورد.
این یکی از بی شمار تصاویر است. او در قرن بیست و یکم شن میخورد، چیزی برای خوردن
نیافته و شن در مقابلش است. رئیس جمهور تونس سپس
تصویر دیگری را از کودکی نشان داد که استخوانهایش در نتیجه سیاست گرسنگی اسرائیل
از زیر پوستش بیرون زده است و گفت عکس دیگری در مقابلم است، این تصویر از کودکی در
آستانه احتضار است زیرا چیزی برای خوردن نیافته و شما قطعا تصاویر بسیار دیگری
دارید. به نوشته روزنامه رای
الیوم، وی سومین تصویر را نشان داد و تاکید کرد: این کاملا غیر قابل قبول است،
جنایت علیه تمامی بشریت است. کودکی در آستانه احتضار و نزدیک است که از گرسنگی جان
بدهد و شاید که مرده باشد. رئیس جمهور تونس افزود:
این تصاویر متعلق به کودک دیگری است که حتی یک قطره آب نیافته است و این کاملا غیر
قابل قبول است. سعید ضمن محکومیت این
جنایتها پرسید: آیا این مشروعیت بین المللی است؟ این مشروعیتی که روز به روز در
حال فروپاشی است، با توجه به این فجایع که ملت فلسطین هر روز و هر ساعت شاهد آن
است هیچ معنایی ندارد. رئیس جمهور تونس گفت،
تصاویر زیاد هستند، درخواستها هم بسیار هستند و جامعه انسانی امروز این جنایتها
را محکوم میکند. جامعه انسانی از جامعه بین المللی که در سراسر جهان شروع به
فروپاشی کرده پیشی گرفته است. وی ادامه داد: این علاوه
بر بمباران فلسطینیان در هر مکانی است نه تنها در غزه بلکه در کل فلسطین.
سعید گفت این تصویر دیگری از دختر بچهای است. جرعه ای آبی.. در
وضعیت فاجعه بار. زمان آن رسیده است که تمامی بشریت برای پایان دادن به این جنایتها
علیه ملت فلسطین بیدار شود. وی تصویری از فلسطینیانی
که پیکرهای نوزادان را حمل میکنند نشان داد و عنوان داشت: اینها نوزاد هستند،
گناه آنها چیست و گناه ملت فلسطین چیست که حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند.
تصاویر بسیارند و ناگزیر باید به آنها پایان دهیم. سعید تاکید
کرد: این تصاویر برای همه بشریت شوکه کننده است، تصاویری که بیانگر جنایت و جنگی
است که نظامیان صهیونیست برای نابودی ملت فلسطین مرتکب میشوند.
وی گفت هدف از این جنگ این است که ملت فلسطین احساس شکست کنند،
اما ملتهای آزاده هرگز شکست را نخواهند پذیرفت. رئیس جمهور
تونس حدود ۶ دقیقه در
مقابل دوربینها به نشان دادن تصاویر و صحبت از گرسنه نگه داشتن مردم غزه در
چارچوب نسل کشی ادامه داد، در حالی که ایستاده بود و بولس تنها به گوش دادن، تکان
دادن سر و چرخاندن نگاهش میان عکسها و میزبانش اکتفا کرد.(رادیو مهرگان)
برگرفته از: از صفحۀ انجمن
خانواده شهدای افغانستان
*
غزه
هارون ظاهری
خوشحالم که هنوز در جهان باوجود بیعدالتی ها هنوز هم وجدانهای بیدار وجود دارد که بدون هراس حقیقیت را بیان می کنند. این خانم فرانچسکا آلبانِز گزارشگر ویژه سازمان ملل، وضعیت حقوق بشر در سرزمینهای فلسطینی است. او وکیل و پژوهشگر حقوق بشری اهل ایتالیا است و از ماه می ۲۰۲۲ تاکنون اولین زنی است که این جایگاه را بر عهده دارد. آلبانز گزارشهای متعددی را ازجنایات نابخشودنی رژیم سهیونستی تهیه کرده و طی آن از عبارت «نسلکشی» برای توصیف وضعیت نوار غزه استفاده کرده، برخی کشورها و شرکتهای بزرگ را به تأمین زیرساختهای اقتصادی عملکرد اسرائیل متهم کرده و خواستار اعمال تحریم و قطع روابط اقتصادی کشورهای دیگر با اسرائیل شده است.
در
همین ماه جولای ۲۰۲۵، آلبانز توسط
ایالات متحده تحت تحریم قرار گرفت،این اقدام واکنشهایی را در سازمان ملل ایجاد
کرده و وی آن را تکنیکهای به سبک تهدید به ترس یا مافیایی خواند.
با محبت هارون
ظاهری
*
شعله در سینه
دل
من به آن وعدهی دیرینه میسوزد
چو شمعی که در سینهی آیینه میسوزد
شب و
روز با یادتو در خویش میگرید
نگاهم،
به یک سوی این سینه میسوزد
نه
پیغام آمد، نه قدم از تو آغوشی
دلم
در تمنّای آن سینه میسوزد
سحر
خنده زد، لیک دلم خواب او را دید
هنوزم
دل از وحشت دیرینه میسوزد
به
هر سایه دل بست و پنداشت که تویی
چه بیکینه این آتش بیکینه میسوزد
خموش
است راشد، ولی در دل شبها
دلش
با توچون شعله در سینه میسوزد
شاپور راشد ۲۲جولای ۲۰۲۵
*
ضیأ باری بهاری
درختان کاج را بریدند
این سرود را چند سال پیش در وصف وضعیت پیش آمدهٔ میهنم سروده بودم.
درختان کاج
را بریدند
و پرندههای
باغ ترک آشیان کردند
دیریست که
بهار بوی خزان میدهد
کنون به باغ
همی زاغ و زغن پرسه میزنند
نه رنگِ
گُلیست
نه بوی سنبلیست
و نه نوای
بلبلِ هزاردستان
*
آشنایی با فعالان فرهنگی و رسانه یی
در این شماره از معرفی جناب محمد حیدر اختر آغاز می شود
محمد حیدر اختر، فرزند شادروان محمد اکبر
اختر و نواسه محمد اختر خان امینالاطلاعات، از خانوادهای مبارز و رنجدیده
برخاسته است. او در سال ۱۳۲۷ خورشیدی
در گذر خواب گاه کابل دیده به جهان گشود. محیط خانوادگی او از دیرباز مملو از
اندیشه های روشنفکرانه و انسانی بود.
آغاز تحصیلات ابتداییاش در لیسه عالی استقلال، فضایی از عشق به علم و فرهنگ
را برایش فراهم کرد. پس از پایان تحصیلات متوسطه، در سال ۱۳۴۵ به رادیو افغانستان پیوست و در بخش تهیه و ثبت "برنامه اطفال" تحت
نظر خانم شکریه جان رعد فعالیت کرد. به زودی، با توجه به توانمندیهایش، به عنوان
عضو مدیریت عمومی ارزیابی برنامههای رادیو افغانستان منصوب گردید و در کنار آن،
عشق دیرینهاش به موسیقی کلاسیک را نیز به عرصه عمل آورد. با ورود ارتش سرخ شوروی به افغانستان،
محمد حیدر اختر به ناچار از وطنش جدا شد. پس از مدتی اقامت در پاکستان و سپس
هندوستان، در سال ۱۹۸۵ به آلمان پناهنده شد و در شهر هامبورگ
سکونت گزید. در این دیار جدید، او هیچگاه از فعالیتهای فرهنگی غافل نماند و با
نشریات مختلف همکاری داشت.
با راهاندازی برنامه تلویزیونی "رنگین" در سال ۱۹۹۲ و انتشار ماهنامه وفصلنامه ای به همین نام، او به یکی از چهرههای فرهنگی
شناخته شده در دیاسپورای افغان تبدیل شد. این فعالیتها نشان از عزم راسخ او در
ترویج فرهنگ و هنر افغانها در خارج از کشور دارد. پس از مدتی، به دلیل مشکلات سلامتی،
فعالیتهایش محدود شد، اما او هرگز از تلاش برای نگهداشتن صدای فرهنگ و هنر خود
دست نکشید. با راهاندازی وبسایت "رنگین" و فعالیتهای گسترده در شبکههای
اجتماعی، او به یک پل ارتباطی میان افغانها و فرهنگشان تبدیل شد. محمد حیدر اختر نه تنها یک هنرمند و
فرهنگی فعال است، بلکه نماد اراده و استقامت نسلهای رنجدیده افغانهاست که
همواره در پی اعتلای فرهنگ و هنر خویش بودهاند. او با انتشار خاطرات، موسیقی
کلاسیک و یادها و خاطرهها، به ما یادآوری میکند که فرهنگ، حتی در دورترین نقاط
جهان، میتواند زنده و پویا بماند. ، به انتشار صفحات ، ( یاد ها و خاطره های
کارمندان رادیو تلویزیون )، ( موسیقی کلاسیک و غزل )، ( استاد محمد حسین سراهنگ
)، (دوستانی که رنگین را می پسندند ) نیز می پردازد
*
نظرات
ارسال یک نظر