ما و سال دگر
کی گفته دگرگونه شود حال دگر
نو کی شود این لباس فرسوده گهی
سال نو ما کهنهتر از سال دگر
ما در گذریم و با زمانها گذریم
ما را نه زمانیست زمان دگریم
گردنده زمانه جابه جا میماند
ما باز نیابیم که یک رهگذریم
از راه رسید سال و ماه دگری
آیین نوی مسیر راه دگری
رفتند همه به راه و ما بیراهه
از چاله فتادیم به چاه دگری
سال دگری آمد و ما میمانیم
آن سنگ صبور جا به جا میمانیم
گویند توقف نهکند سیر زمان
پیوسته به جا چنین چرا میمانیم؟
ما سال ندانیم چه رنگاست هنوز
اینراه دراز و پای لنگاست هنوز
سرمایهی دیگران همه صلح و امید
رهتوشهی ما متاع جنگاست هنوز
نظرات
ارسال یک نظر