صاعد بحرانهای امنیتی دلیلی بر افزایش سفر مقامات نظامی
آمریکا به افغانستان است
گفت وگوی دفتر منطقه یی فارس
با نصیر مهرین، پژوهشگر مسایل تاریخ وناظر سیاسی
نصیر مهرین مورخ، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستان در گفت وگو با خبرنگار دفتر منطقهای فارس با اشاره به سفر رئیس ستاد مشترک امریکا به افغانستان، اظهار داشت: از روند اوضاع در ماههای اخیر استنباط میشود که گونهای از بحران امنیتی سراسر افغانستان را فرا گرفته است؛ این بحران سبب شده که نمایندگان بلند پایه سیاسی و نظامی آمریکا سفرهای متعددی به افغانستان داشته باشند.
وی افزود: بحرانهای اخیر در افغانستان سبب شده، تناقضاتی در اظهارات رئیس جمهور افغانستان مشهود باشد، بنابراین با توجه به بحرانیهایی که در آینده افغانستان نیز مطرح است رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا وارد کابل شده است.
مهرین خاطرنشان کرد: تاکنون بدون اینکه نیروی جایگزینی در کشور آماده باشد در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان تا سال 2014 بحثهایی صورت گرفته و همچنین در خصوص مصالحه با طالبان تلاشهای فراوانی شده است. این در حالی است که طالبان از مواضع تروریستی و دهشت افکنی خود کوتاه نیامدهاند و روز به روز بر دامنه تشنجات در افغانستان میافزایند.
تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستان ادامه داد: تمام این موارد نشان میدهد که توانمندی مقامهای افغان ضعیف است، بنابراین طبیعی است که چنین مسائلی نمی تواند مورد قبول مقامهای آمریکایی قرار گیرد.
وی بر این باور است که سفر این مقام بلند پایه نظامی آمریکا به افغانستان عمدتا به چگونگی راههای برون رفت از بحرانها، مذاکرات و ابقای بخشی از نیروهای نظامی ناتو پس از سال 2014 در افغانستان مرتبط است.
مهرین یادآور شد: بعید نیست ژنرال دمپسی در این سفر با مقامهای افغان در مورد مصونیت قضایی سربازان آمریکایی وارد بحث شود؛ این در حالی است که ایالات متحده آمریکا طبق سیاستهای زورگویانه، مجرمان نظامی خود را در کشورهایی که مستقر هستند تبرئه میکند و بنابراین باید توجه داشت که نیروهای نظامی خود را به دست قوانین کشورهای دیگر نمیسپارد.
تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستان تصریح کرد: اشتباهات و اعمال جفا آمیزی که از طرف نیروهای آمریکایی در افغانستان انجام شد، واکنشهای اعتراض آمیزی را در بین جامعه افغانستان به همراه داشت و این موضوع سبب شده تا مصونیت قضایی مطرح شود. آمریکاییها سعی میکنند مصونیت قضایی برای نیروهای شان را در افغانستان کسب نمایند.
وی با اشاره به تحقق تعدادی از خواستههای حامد کرزی مانند واگذاری زندان بگرام به نیروهای افغان گفت: چنین خواستههایی از جانب رئیس جمهوری افغانستان، همسویی و همنوایی با مطالبات تحریک اسلامی طالبان را نشان میدهد؛ مطالباتی که بر خلاف برداشت عده ای، من آن را مغایر خواستههای ایالات متحده آمریکا نمیبینم؛ یعنی آنان بصورت پنهانی این نوع مطالبات را با یکدیگر هماهنگ میکنند و با آن همسو هستند و در این زمینه با یکدیگر کاملا به تفاهم میرسند.
مهرین در مورد آینده نگری در مورد توافقنامه امنیتی افغانستان و آمریکا اظهارداشت که در ماههای اخیر گونهای از حرکات به ظاهر گسسته که نیازها و الزامات ایالات متحده آمریکا را نشان دهد در مواضع کرزی مشهود است. آمریکاییها سعی دارند همزمان با نزدیک شدن به پایان دوره ریاست جمهوری به یکی از ابعاد ضروری که پرداختن به مسئله نیروهای خارجی است گسست ایجاد کنند.
همچنین آنها میخواهند حرکات مستقلی را به نمایش بگذارند و این عمل سبب شده است که مقامهای افغان تا اندازهای تاکنون پیرامون طرحهای ایالات متحده آمریکا تفاهم خود را اعلام نکنند.
تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستان در ادامه گفت: دخالتهایی که در منطقه در رابطه با حضور نیروهای آمریکایی وجود دارد و حساسیتهایی که در داخل افغانستان نسبت به حضور و عملکرد نیروهای خارجی مشاهده میشود مورد توجه رئیس جمهور افغانستان قرار گرفته است.
وی افزود: باید توجه داشت که رئیس جمهور افغانستان از یک طرف نیازهای ایالات متحده آمریکا را میبیند و از طرفی تمام موانع را مشاهده میکند در نتیجه شواهد نشان میدهد کرزی بزودی تن به تفاهم نخواهد داد، تلاش میکند در مورد نیازهای آمریکا تعویق ایجاد کند در همین حال کرزی میگوید باید صحبتهای فراوانی پیرامون مباحث آمریکا و افغانستان صورت گیرد و ممکن است بحث مجلسهای مشورتی را نیز مطرح کند.
مهرین در مورد افزایش حملات طالبان در ماههای اخیر، عنوان کرد: از سیاستهای غیرشفاف در سالهای اخیر چنین به نظر میرسد که مقامهای آمریکایی و رئیس جمهور افغانستان به همراه تیم مشورتیاش تلاش دارند با استفاده از مواردی مانند فشارهای نظامی و صحبتهای پنهانی طالبان را به تفاهمات بکشانند و در صورت لزوم در قدرت سهیم کنند.
تحلیلگر مسائل سیاسی افغانستان تصریح کرد: البته افزایش حملات طالبان همچنان نشان میدهد که آنان نسبت به موضع خود پایدار هستند و به هیچ وجه مطالبات این حکومت را نپذیرفتهاند. این در حالی است که قانون اساسی را نیز هنوز نپذیرفتهاند و همان شریعتی که بر مبنای برداشت خود از آن سخن میگویند مورد قبول و رهنمودشان است.
وی تاکید کرد: پاکستان منافع و خواستههای خود را با توجه به وضعیت هند در افغانستان مدنظر دارد. در عین حال باید توجه داشت که این مسائل سبب نمیشود تا طالبان از حملات خود بکاهند. از طرفی با وجودی که در کابینه کرزی خوشبینی هایی نسبت به طالبان وجود دارد اما تمام این موارد بحران شدیدی را برای ایالات متحده آمریکا و کرزی در افغانستان بوجود آورده است.
مهرین در مورد سفر کرزی به قطر یاد آور شد: بعید به نظر میرسد سفر کرزی به قطر بدون تفاهم و هماهنگی با مقامهای آمریکایی صورت گرفته باشد. سفر مقامهای بلند پایه نظامی و دیپلماسی آمریکا به افغانستان و پیچیدگی اوضاع نشان میدهد که مسائل سیاسی و نظامی بسیار به یکدیگر گره خوردهاند.
SAMSTAG, 6. APRIL 2013
پاکستان، گرگی در لباس چوپان
| پاکستان، گرگی در لباس چوپان همراز کابلی |
| نقل از: تارنمای کابل ناتهـ www.kabulnath.de |
عکس تاریخی شادروان پوهاند دوکتور بالمکند داس با شادروان راجه مهندر پرتاپ سنگه مبارز استقلال طلب هند در سال۱۳۵۴ خورشیدی در منزل شخصی جناب پروفیسر صاحب در کارته ۴ کابل. از راست به چپ دیپلوم انجنیر هریش چندر داس، شادروان هیمراج زیاری، شادروان کنیه لال شکارپوری، شادروان مهرچند، شادروان راجه مهندرپرتاب سنگه مبارز استقلال طلب و نخستین رییس جمهور حکومت جلاوطن هند، شادروان نندکشور مهرا، شادروان پوهاند دوکتور بالمکند داس، شادروان سوامی کرشنانند و راجندر کمار داس نواسه ی پروفیسر صاحب. این عکس را از برگهء فیسبوک جناب اشوک کمار داس فرزند پروفیسر صاحب امانت گرفته ام. ایشور داس پاکستان، گرگی در لباس چوپان نار سوزانی آسیا را فرا گرفت هر فرد آسیایی بخاطر نجات از شعله های افروخته شده در تلاش بودند . هند، بنگله دیش، پاکستا ن امروزی و افغانستان کهن همچنان در لابلای آن میسوختند. هر فرد از نیم قاره ای هند با بهای خون شان برای رهایی از یوغ اسارت تلاش میکردند، مگر به تنهایی بعید بود به آرزوها میرسیدند نا گزیر سراغ دوستان گرفتند. راجه مهندر پرتاب سنگهـ (۰۱/۱۲/۱۸۸۶-۲۹/۰۴/۱۹۷۹)، برکت الله خان، و رما مادام کاما، اردیالی و کرشناجی از نخبه گان شبه قاره ای هند پرچم آزادی برافراشته و پی پناه گاه مطمین شدند. راجا مهندر پرتاب سنگهـ در سا ل ۱۹۱۵ عیسوی از هند به برلین و از آنجا رهسپار افغانستان شد. بیست و چهارم اگست ۱۹۱۵ وارد شهر هرات در اکتوبر همان سال به کابل آمد. درین سفر برکت الله خان نیز همراه وی بود که از سوی مردم کابل مورد استقبال قرار گرفته زمینه ملاقا ت شان را با آزادی خواهان سک و مولوی عبیدالله که قبلا در کابل پناه گزین بودند میسر گردانیدند. با مساعی مردم کابل حکومت موقت هند در افغانستا ن پایه گزاری گردیده راجه بحیث رییس، مولانا برکت الله بحیث صدراعظم، مولوی عبیدالله بحیث وزیر امور داخله تعیین و سراج الاخبار هم به طرفداری آنها با نشر مقالات انقلابی صفحات دلهای آزادیخواهان را روشن میساخت. داشته های ترکنات داس یکی از انقلابیون برجسته هند را سراج الاخبار نشر کرد هیلی چیف کمشنر دهلی به مدیریت استخبارات جنایی سرکلیف لندا شکوه کنان تقاضا برد تا از ورود سراج الاخبار به هند مانع شود مگر مردم افغانستان همچنان با همسایگانش امداد میرسانیدند. حکومت موقت هند در کابل هیات سیاسی مشتمل بر شمشیر سنگهـ و محمود علی را با مکاتب لازم به ترکستان روسی نزد تزار روس فرستاده مکاتب دیگری مشهور به ابریشم به حیدر آباد و از آنجا به مدینه منوره ارسال کرد، بدان روزگار لشکری بنام مجاهدین الهی تحت نظر محمود حسن تشکیل گردید مولانا ابو کلام آزاد که اخبار الهلال را نشر میکرد با آزادیخواهان هند پیوست. عهد زمامداری شاه امان الله غازی راجه مهندر پرتاب و همکارانش مورد نوازش مردم و دولت افغانستا ن قرار داشتند. چنانچه مقالات راجه را به جراید هندی مانند ملاب، زمیندار، بنده ای مردم، سوا راج لاهور و اکالی امرتسر به همت مردم افغانستان برای نشر ارسال گردید. آنچه از برگ های تاریخ برچیده آمدیم ثابت شد که مردمان افغانستان در درازای تاریخ دستگیر همسایگان بوده و جز خیرو فلاح همسا یگان امتیازی نه خواسته اند. به گواه تاریخ مردمان افغانستان با دلگرمی های زیاد تمام همسایگانش را برادروار همراهی و همکاری داشته درین راه مقدس با هر نوع مقاومت ها مقابله و حتی خود را ایثار ساخته اند. طوفانی بر خواست ورق دیگری در شاخسار اشجار تاریخ نمایان کرد از آنسوی مرزها عفریتی با دستان نا پاکش گلوی مردم ما را فشرد. به گمان این ملت که روز گاری افغانستان میزبان آزادی برادران پاکستان شده بودند، امروز زمان آنهاست تا حق نمک ادأ بسازند. دلبری کردند ولی ظاهر و باطن شان همصدا نبود. مجاهدین ما را ترغیب کردند تا به خا طر آزادی افغانستان برزمند مگر در خفا دامی برای ملت افغانستان چیده چنانچه جنرال ضیا الحق رییس جمهور پیشین پاکستان خطاب به دگر جنرال اختر عبدالرحمن رییس آی اس آی در دسامبر سال ۱۹۷۹ هدایت داد تا افغانستان را آهسته آهسته به آتش بکشاند. چه نمک حلالی که کردند. فرمان رانان سیاسی پاکستان از همان آوان جهاد مقدس آزادی مردم افغانستان با کشت تفرقه چون گرگی در بین گله های گوسفندان صافدل حمله ور شدند. آرام آرام هستی و افتخارات چندین قرنه ای افغانستان را به کام نهنگ دادند. مردم افغانستان غیر از حوصله چه میکردند؟ از یکسو اژدهای هفت سر از آن ورای آمو به آشیانه ای کبوتران سپید دل حمله آور شده و از سوی دیگر سیاسیون پاکستان چون گرگی در لباس چوپان آمده اند. مردمان افغانستان برای چاره سازی و خاموش کردن آتش بی باک دشمنان نا گزیر بدامان جوامع بشری این یگانه نهاد مطمئن انسانی چنگ زده تا برای نجات افغانستان چاره ساز شوند. نهاد های بین المللی بنام آزادی و جهاد مردمان افغانستان از کشور های دلسوز خواهان مساعدت گردید که بیشترین این مساعد ت ها را پاکستان به سیفش برد تا اندازه ای که صاحب بم اتم شد، چنانچه جناب حضرت صبغت الله مجددی در روزگار زمامداری اش به حیث اولین ممثل دولت اسلامی افغانستان این موضوع را یاد آور گردید. چهارده سال متواتر مردم افغانستان در مبارزه بخاطر رهایی از یوغ مستبدین جانهای شیرین شانرا از دست دادند تا بیرق آزادی بر فراز قله های شمشاد و هندوکش به اهتزاز در آمد. در نگونساری نظام کمونیزم نقش مردم افغانستان برجسته بوده ولی همینکه جوامع زیدخل و کمک گر به افغانستان به آرمانهای دیرینه شان رسیدند مردم افغانستان را به باد فراموشی سپرده تا دست اندازی ها بگونه آشکا ر برای سیاست مداران سوگند خورده ای پاکستان زمینه سازی شد. هر کس برای مطلب خود دلبری کند بعد از سپری شدن ادوار تلخ تر از زهر تاریخ سازان ورق زنان صفحه تحریک طالبان را گشود با یک تند باد دیگرش دوره های موقت، انتقالی و جمهوری اسلامی را برملا ساختند. مردم افغانستان با یقین و باور به اسلام و مسلمانی باز هم دست محبت و دوستی را بسوی جمهوری اسلامی پاکستان دراز نگه داشتند و هیچ کینه ای از اعمال گذشته شان به دل نگذاشتند، با صفای قلب به آنها مینگریستند مگر سیاستمداران پاکستان با بازی نو شطرنج نو و دانه های نو روی صحنه سیاسی ظاهر گردیدند . آیا این بازی دیورند است یا ایجاد ایالات پنجم؟ بد خواه کسان هیچ به مقصد نرسد یک بد نکند تا به خودش صد نرسد من نیک تو خواهم تو بدخواه منی تو نیک نه بینی و بمن بد نرسد نگارنده برانم که این حادثات تحمیلی از آن سوی مرز های کشور ناشی از نفاق و خانه جنگی های است که سالیان درازی گریبان گیر ما گردیده و مجال برای بهزیستی مسالمت آمیز بما نمیدهد تجربه ثابت ساخت تکیه و خوشباوری به دیگران چنانچه آزمودیم نتیجه ای جز دردسر ندارد عاقبت اندیشان و تحلیلگران را برآنست هر فرد کشور در هرجاییکه اند تا برادر وار کنار هم نباشند دشوار است از فاجعات شوم ساخته شده در کار گاه اجنبیها نجات بیابیم. به باور من یگانه راه نجات مردم و نابودی دشمنان سوگند خورده ای کشور در همزیستی مسالمت امیز ماست و گر نه دشمنان خفته در کمین چون گرگان وحشی حمله مینمایند، خون ما را چوشیده به انظار بین المللی چنین وانمود میسازند که گویا ملت افغانستان باهم نمی جوشند. جهانیان اخیرا سیاست دو پهلو و مداخله آشکار جنرال پرویز مشرف را در آسترالیا برخورد وزیر اطلاعات پاکستان و صف آرایی مکمل وی را در جنگ تبلیغاتی و تفرقه اندازی در میان اقوام کشور ملاحظه نمودند. یک تن از ژورنالیستان خوب پاکستان در مقاله ای که در یکی از نشریه های پاکستان چاپ شد بگونه واضح نیات شوم زمامداران پاکستان را در برابر مردم افغانستان برملا ساخته و از پروژه ناکام پاکستان پرده بر افراشت. افزون بران پاکستان ستراتیژی معینی نداشته گاهی به یک پهلو گاهی به پهلوی دگری می غلطد در حالیکه خود لانه تروریستان را ساخته از آن طفره میرود زیرا او میداند که جهان در یک تغیرات نسبی قرار داشته هر گاه جنگ با تروریزم ختم گردد این خاتمه باعث تغیر استراتیِژی امریکا در منطقه خواهد شد، روی همین ملحوظ پاکستان پیوسته تروریست ها را در خاک خود پرورش داده و به افغانستان اعزام میدارد. پا کستان دوام عمرش را در جنگ می بیند زیرا او میترسد اگر صلح در منطقه برقرار شود مبادا ایالات متحده امریکا منافع خود را در کشور دیگری از آسیا تدارک نموده و بصورت مشخص با کشور هندوستان روابط بهتر از امروز قایم بسازد، روی همین ملحوظ پیوسته جنگ را در مرز های افغانستان دامن میزند و از همین طریق قوتهای نظامی بین المللی را مصروف نگه میدارد. این پروزه سازان منفی گرا هیچگاه به تاریخ کشورش متوجه نگردیده و اعلامیه مورخ ۳۱جولای ۱۹۳۷ مرحوم محمد علی جناح بنیانگزار پاکستان را ندیده اند که در آن ضمن ابراز نظر در مورد زندگی سیاسی پشتونهاى آنسوی سرحد گفته بود: "ما اراده و منظوری داریم که روابط نزدیک دوستانه با حکومت افغانستان که همسایه نزدیک ماست داشته باشیم." پاکستان باید بداند که خود مهره های بد امنی و منشای بحران است. روزی فرا خواهد رسید که جرقه های آتش افروخته شان دامان شانرا شعله ور بسازد، بهتر است به ستراتیژی مضحکش خط بطلان کشیده آرامش را در منطقه پایدار نگهدارد. |
فروش زنان
فروش زنان در افغانستان
نویسنده: حمیرا ثاقب 
فرستنده : ظاهر دیوانچگی
زنان افغان در برخی از ولایات کشور از جمله ولایات مشرقی افغانستان به فروش می رسند. این خبر نه تنها برای شما تکاندهنده خواهد بود بلکه در ابتدای شنیدن این موضوع بهت و حیرت سرتاپای شما را فرا خواهد گرفت. اما با تأسف باید گفت که فروش زنان در افغانستان یک واقعیتی است که در لایه های پنهان مردسالاری مسکوت مانده و کسی شهامت پرده برداشتن از این واقعیت عینی را تا اکنون نداشته است.
وزارت ارشاد و حج و اوقاف افغانستان روز شنبه ۱۰ حمل سالجاری ادعا نموده است که زنان از گذشته های دور به اینطرف در مناطق سرحدی کشور مخصوصا در قسمت هایی از ولایت ننگرهار به فروش می رسند و زنان به مانند اشیاء و ملکیت انفرادی مردان در بازار مورد تبادله و خرید و فروش قرار میگیرند.
سخن تلخ تر و بسا غیرقابل تحمل این است که در مناطق مرزی ولایت ننگرهار با پاکستان مارکیت های فروش زنان وجود داشته که زنان توسط خویشاوندان و شوهرانشان به مردانی دیگر در قبال پول ناچیزی به فروش میرسند. این معامله از سالیان دور به این طرف وجود داشته و بزرگان قومی و افراد با نفوذ قبایل مختلف در سرحدات در رونق این بازار تلاش های فراوانی را به خرچ میدهند.
مناطقی از مهمند، رودات و بخش اعظمی از ولسوالی شینوار زنان را بصورت انفرادی یا گروهی در مارکیت خرید و فروش زنان آورده و ساعت های زیادی را بر سر فروش آنان میگذرانند. زنانی که به فروش میرسند حق اعتراض و یا اظهار نظری در مورد سرنوشت آیندۀ خویش ندارند و باید به مانند یک کنیز دهان بسته تسلیم سرنوشتی گردند که مردان قبیله اش و یا هم شوهرانشان در مورد آنان تصمیم اتخاذ می کنند.
زنان در این مناطق بر اساس زیبایی و جوانی و همچنان معیارهای دیگر به فروش میرسند. تعدادی از این زنان به دلیل اینکه شوهرانشان میل به ازدواج دوباره گرفته است بدون کدام نگرانی توسط شوهر خود به فروش میرسند. در برخی حالات شوهر سابق این زن به دلایل نداشتن مخارج زندگی او را میفروشد و حتی اگر مجبوریت تقاضا نماید او را همراه با دخترانش به فروش میرساند. نرخ و قیمت گذاری در مورد زنان تفاوت دارد؛ قیمت زنی که ۱۵ سال سن دارد با زنی که چهل سال عمر کرده است کاملا فرق داشته و این زنان بر اساس جوانی، زیبایی و دیگر معیارهای این مارکیت معامله میشوند اما در برخی معاملات هم اینگونه است که زنی حتی پایین تر از نرخ یک گوسفند و یا قاطر به فروش میرسد.
دلایل دیگری از جمله اقتصاد ضعیف مردان این مناطق؛ عامل دیگری بر فروش زنان است. و حتی بر اساس برخی از گزارش ها روزانه بصورت میانگین دو زن به فروش میرسند. در این مناطق آگاهی دهی در مورد منع فروش زنان نه تنها بی تأثیر است بلکه این روند به مثابۀ یک فرهنگ مروج در رسوم این قبایل نهادینه و تثبیت شده است.
فروش زنان در ولسوالی های مهمند، رودات و شینوار حکایت از اوج بحران حقوق زنان در افغانستان می کند. غیرت، عزت و ناموس داری؛ قصه ها و اسطوره پردازی های کهنی در نزد مردان این مناطق می باشد که مفهومی چندانی از نگاه انسانی برای آنان ندارد. این مردان به خود و طریقۀ افکارشان مبنی بر فروش زنان شان حق میدهند و آن را رواج قدیمی و با ارزش در خاندان و جامعۀ قبیلوی خود می پندارند.
حکومت و نهادهای قضایی در این بخش ها نتوانسته اند نفوذ خود مبنی بر جلوگیری از این رسوم را گسترش دهند و اکنون با توجه به بی ثباتی امنیت در افغانستان فروش زنان وارد مرحلۀ جدیدی گردیده و این معاملات روز به روز افزایش می یابد.
اکنون این سوال مطرح میشود که آیا در افغانستان ما با آغاز برده داری زنان به صورت وحشتناک آن روبرو هستیم و یا اینکه کشور ما در عصر تکنالوژی و احترام به کرامت انسانی رو به سقوط ارزش های بشری است.
رویدادی که ما اکنون با آن مواجهیم مربوط به سالجاری و یا چند سال قبل نمیشود بلکه این پدیده سالهای متمادی و در نظام های مختلف حکومتی در افغانستان مقاوم و پایدار به روند خود ادامه داده است و هیچگونه هراسی از ممنوع بودن آن در نزد مروجین این رواج های ناپسند بوجود نیامده است.
با اینحال اگر فروش زنان از نگاه دین اسلام و سایر ادیان جایز نیست پس چرا علمای دینی بر این پدیده اهمیتی نمیدهند و با محکوم کردن این رسوم برده داری به مبارزه بر نمیخیزند؟ چرا نهادهای مدافع زنان و ارگان های حقوق بشری در کشور بر محکومیت این نظام های سازمان یافتۀ قبیلوی که زن را به مانند برده به فروش میرسانند اعتراض نمیکنند؟ چرا حکومت در مقابل این جرایم سازمان یافته از خود اقتدار نشان نمی دهد و این مردان زن فروش را به مجازات نمیرساند؟
سوال های زیادی است که پاسخ واضح و روشن به آن داده نشده است اما زنان افغانستان امیدوارند که خشونت به معنای واقعی آن از جامعه زدوده شود نه آنکه با ترویج برخی شعارها و سمبول سازی های معمول برای پروژه سازی های مختلف حقوق زنان در افغانستان زیر پا گذاشته شود.
زنان مهمند، رودات و شینوار؛ زنانی هستند که دارای کرامت و انسانیت هستند؛ آنها ظلمی را تحمل می کنند که در تاریخ مظالم انسانی شرم بزرگی است. بهتر است به این پدیده های زن ستیزانه با نگاهی جدی تر و عاقلانه تر بنگیریم و در راستای مبارزه و نابودی این روش های غیر انسانی راههای بهتری را برای حذف آن در نظر بگیریم تا باشد ما در ارزش گذاری خود به زنان افغانستان به یک الگوی مناسب و معیارمند مبدل شویم.
یازدهم حمل1392
تروریسم طالب
خوشه
تروریسم طالب
سیلی بر روی حامد کرزی
بیایید در جهان سراغ جنایتکاران سیاسی را بگیرید ونمونه یی را نشان دهید، که مانند جنایتکاران تروریست خوی طالب، چنین ناز ونوازش دیده باشند.
گروهی متحجر، دارندۀ پیشینۀ ضد تمدن، وابسته به تروریسم القاعده و حکومت ها و نهادهای سیه دل و زشت اندیش پاکستانی وچند کشورعربی ، هر روز دست کشتارانسان های بیگناه می زنند. اما، برادر خطاب می شوند. برایشان دفتر ودیوان محترمانه داده می شود. زندانیان بالفعل دستگیرشدۀ ایشان ،از طرف رئیس جمهور " طالبان بیگناه " خطاب می شوند. از رهبر جنایتکار وجاهل آنها ملاعمر، خواهش می شود که بیا خود را برای انتخابات ریاست جمهور ی نامزد کن . . .
ایا چنین نمونه های دیده شده اند؟
طالبان در حالی که با صراحت و وضاحت می گویند که قانون اساسی ، انتخابات و نهادهای مدنی را قبول نداریم ، ولی میان مقامات امریکایی و اعضای تیم مخصوصی که کرزی را هدایت میکنند ، رقابت تماس گیری ونازدادن آنها جریان دارد.
مصارف بیهوده را باید یادآوری نمود. ملیون ها دالر خرچ دسترخوان طالب و مصارف شورای نام نهاد صلح می شود، در حالی که ده ها هزار معلم ومامور معاش بخور ونمیر خویش را دریافت نمی دارند.
آنها مکتب می سوزانند. درهلمند وقندهار وپکتیا مکاتب بسیاری بسته شده اند . زیرا ترس و رعب تروریسم ومکتب ستیزی طالب مجال بازگشایی آنها را نمی دهد.
ناز دیده گی های طالب او را هارتر نموده است. نمی خواهد جنایتکار خویش را در زندان ویا درحال محاکمه ببیند. زندانیان محبس قندهار را با خاطرآسوده وبا مصؤونیت ها فرارداد. محبس بگرام را مطابق میل زیر نفوذ آورد ؛ واینک در فراه فاجعۀ دلخراش دیگر آفرید. زیرا راه دیگری را سراغ ندارد. حکومت شرع را می خواهد برمبنای آن برداشت شناخته شده اش. برای زن حد اقل کرامت وحقوقی را قایل نیست . با آن همه،مطمین است که در ارکان دولت وحامیان آنها مدافعین و پشتیبانانی دارد.
بیایید مقایسه کنید که ملاعمر و گروه تروریست او چه چیزی کمتر از بن لادن معدوم انجام داده است. شاید یکی از تفاوت ها این باشد که بن لادن جنایتکار اعمال ضدبشری خویش را افزون بر مردم افغانستان، بر زور گویان سرمایه دار نیز انجام می داد،اما، گروه ملاعمر ویاران پاکستانی اش، که همه از برکت جنایات بن لادن به انتحار وکشتار دست یافته اند، جان مردمی را در دوطرف خط دیورند می گیرند که آهی دربساط آنها نمامده است.
جنایتی که در فراه آفریده شد با جنایتی که در کویته سرزد، واینک در وزیرستان و دربقیه مناطق پاکستان وشهرهای افغانستان صورت می گیرد، نقشی از سیاست غلط حکومت حامد کرزی ونهادها وشخصیت های نابخرد وتنگنظر پاکستانی را نیز نشان می دهد.
با این رویداد ها نباید نادیده گرفت، که خوشباوری ساده لوحانه وکمبود خرد ورزی سیاسی کرزی بیشتر به شناسایی می رسد.
کرزی پس ار اعمال دهشت افگنانۀ طالبان، زیر فشار عامه سخنان محکومیت آمیز بر زبان می آورد، اما سیاست رسمی او همچنان تداوم ناز طالب و سیاست آوردن طالب در قدرت است. پس از جنایت طالب در فراه نیز چنین کرد. در حالی که خبرنگاران و اعضای جامعۀ مدنی افغانستان خون های اندکی را که در تن دارند، صمیمانه فدای زخمی ها می کنند؛ کرزی از تحقیق موضوع گپ می زند. گویی برای وی معلوم نشده است که طالب غیر از کشتار وبیرحمی کار دیگری نداشته وندارد؟
این تجاهل سیاسی شخصی که رئیس جمهور شده است، بیان واضح گریز از وظیفۀ تروریست ستیزی است که افغانستان به آن نیاز دارد.
خونهایی که در فراه ریخت ؛ نقشی بر روی و چهرۀ طالب پروری کرزی نیز بر جای گذاشته است.
گزارش محفل نو روزی کانون فرهنگی افغانستان- آلمان
لیلا صراحت روشنی
بسیط بی صدایی
چه زخم هاست برتنت چه قصه هاست بی منت
چه داغــهاست بر دلـــم ز درد بـــی دوایی ات
دلم گرفته شهر من برای آسه مایی ات
ببین تنوره می کشد زدل غم جدایی ات
زدیده ام گشوده ام ،هزار چشمه آرزو
مگر که بارور کنم نهالک رهایی ات
دلم گرفته شهر من که دیوزاد فاجعه
شرر افکنده اینچنین به شهر همایی ات
چه شد شکوه باورت، بهار عشق پرورت
که سرشکسته میرسد خزان بینوایی ات
دلم گرفته شهر من سرود آه میشوم
سرود گریه میرسد به دیدۀ فدایی ات
چه زخم هاست بر تنت چه قصه هاست بی منت
چه داغهاست بر دلم زدرد بی دوایی ات
تو شوکت شهامتی، چرا اسیر حیرتی
ببین که میکـُـشد مرا بسیط بی صدایی ات
نوای سبز باورت اگر که بارور شود
دوباره باز اگر رسد زمان کبریایی ات
اگر چه پر شکسته ام اسیر وبال بسته ام
به بال ناله میرسم برای همصدایی ات
..........................................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................
گزارش محفل نوروز در هامبورگ |
نوروز باستانی وآغاز سال نو۱۳۹۲ خورشیدی بر همه ی هم میهنان ارجمند و همزبانان گرامی ما در هرکجای جهان که هستند خجسته باد. آرزومندیم این سال نو پیام آورصلح، امنیت، سعادت و بهروزی برای همه ی جهانیان، بویژه ملت رنجکشیده ی افغانستان باشد. کانون فرهنگی افغانستان-آلمان (هامبورگ) امسال نیز این جشن ملی را چون سالهای گذشته به تجلیل نشست. حضور صمیمانه ی عده ی کثیری ازهموطنان و همزبانان و بویژه تشریف آوری تنی چند از هنرمندان سرشناس موسیقی و فرهنگیان افغانستان برغنا و زیبایی این محفل افزود. برنامه ساعت چهاربعد ازظهر ۲۴/۳/۲۰۱۳ درتالار گل سرخ شهرهامبورگ و با گویندگی خانم پری بهادری اغاز گردید. نامبرده ضمن تبریک سال نو به دکلمه ی غزل بهاریه زیبائی پرداخت. آنگاه آقای انجنیر ظاهر فایق معاون کانون طی سخنانی ضمن عرض خیر مقدم به حاضران، سال نورا به همه ی هموطنان عزیز تبریک گفت.سپس شاعر خوش قریحه آقای ناصر اکبری شعربهاریه ای را به خوانش گرفت که مورد توجه قرار گرفت. آنگاه هنرمند توانا آقای سعید عطش با نوای گرم موسیقی حاضران را به وجد آورد. در این میان کودک خرد سال رها رضایی با اجرای نغمه ی نی و دکلمه ی غزلی از حافظ ، استقبال و تشویق فراوان حاضران را باعث شد. آقای فضل الله رضایی مسئول کانون فرهنگی افغانستان-آلمان ضمن عرض تبریک سال نو، به تاریخ سه هزار ساله ی آئین کهن نوروز، این یادگارنیاکان مان اشاره نموده سپس مژده حضور مهمان ویژه ی محفل را که از راه دور(کشور سویس) قدم رنجه فرموده تشریف آورده بودند را اعلام کرد. استاد ارمان، این هنرمند متواضع، مهربان و پیشکسوت موسیقی افغانستان در میان شور وهیجان حاضران پشت مکروفون قرار گرفته ضمن تشکر از استقبال گرم حاضرین و تبریک سال نو،از کانون فرهنگی افغانستان- آلمان به نیکی یاد نمودند و آنگاه به عنوان هدیه ی نوروزی چند پارچه از آهنگهای زیبا و فراموش نشدنی خویش را اجرا کردند که بی نها یت مورد توجه و استقبال قرار گرفت. سپس خانم رویا رضایی معاون کانون در کناراستاد ارمان قرارگرفته نخست از استاد بخاطر قبول دعوت کانون برای حضورشان در این محفل و هدیه ارزشمند شان تشکرنموده آنگاه تحفه ی کانون فرهنگی افغانستان – آلمان را برسم یادگاری به استاد تقدیم نمود که با تشکر از سوی ایشان پذیرفته شد.درحالیکه همگی به احترام استاد به پا خاسته بودند استاد ارمان در میان کفزدنهای ممتد دوستداران خویش جایگاه را ترک کردند. درمیان مهمانان آن شب چهره های سرشناسی نیز به چشم میخوردند چون : هنرمند محبوب استاد عبدالوهاب مددی، هنرمند توانا خانم فرشته سما، نویسنده و مورخ کشور آقای نصیرمهرین، شاعر گرانمایه استاد شبگیر پولادیان، نقاش هنرمند آقای عارف نجیب و چند عزیز دیگر. رها رضایی که بسیار مورد استقبال قرار گرفت آهنگ های شاد و دلنواز بانو فرشته سمأ با کف زدنهای ممتد همراهی شد آقای ظاهر فایق معاون کانون در حال سخنرانی استاد محمد حسین آرمان هنگام اجرای آهنگ دوگانه با بانو فرشته سمأ بعد ازصرف غذای شب هنرمند محبوب وپرآوازه ی کشور خانم فرشته سما به تقاضاهای مکرر دوستداران آواز خویش و خواهش کانون فرهنگی افغانستان-آلمان باکمال تواضع و محبت جواب مثبت داده درمیان شور و شوق حاضران به اجرای برنامه پرداخت. لازم به یادآوری است که در کنار صدای دلنشین و ترانه های زیبا، صمیمیتی که در این اجرا احساس میشد فوق العاده بود. درطول برنامه ی خانم سما، تالار یکپارچه شور و هیجان بود. اوج این برنامه زمانی بود که استاد ارمان هم روی ستیژ آمد و ترانه ای را با خانم سما دوگانه اجرا کردند. همچنین آقای عطش نیز ترانه دوصدائی با خانم فرشته سما اجرا کردند که بسیاردلنشین بود. سپس آقای محمد رضا رضایی قطعه شعر طنزی را به خوانش گرفت.آقای ابراهیم حجازی مسئول امورهنری کانون ضمن تبریک سال نو، ازهنرمندان گرانقدرتشکرنموده بعد به اجرای برنامه ی ازاجرای چند آهنگ توسط هنرمند خوش آوازآقای عنایت یوسفی، به اجرای قرعه کشی جوایزی پرداخت که ازسوی فروشگاه برادران فائق، زرگری وبوتیک آریا و شرکت پامیر دراختیار کانون قرار گرفته بود. کانون ازاهدا کنندگان این جوایزصمیمانه سپاسگذاراست. اجرای استادانه ی بنجو توسط استاد خوشحال پایانبخش جشن نوروزی آن شب بود. لازم به یادآوری است که آقای ایمان حسین زاده و آقای حیدر سهیم هنرمندان رادر طول برنامه با نوای طبله همراهی میکردند. محفل درنیمه ی شب، با آرزوی سالی خوش برای همه به پایان رسید. |

نظرات
ارسال یک نظر