خورشید گمگشته... لیلا تیموری واحدی

لیلا تیموری واحدی خورشيد گمگشته در سايه ها ! شبانگاهانیکه خوابم نمیبرد تو مرا با خود میبری به سرزمین دل انگیز باور های مان جایی که سنگها را با شیشه ها سر آشتیست و ازشکست و ریخت خبری نیست جز صبا باد برگ آزار را راهی در چمنزاران نیست ابر ها ابر رحمت و آبها پاک اند و زلال فضا عاری از آلوده گی ها بوی عشق و محبت از همه جا بلند است و آینه روزگار در دست زیبایی ها . . .! من و تو د...